علم

علم

علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد قرار می دهد.

پیوندهای روزانه
پیوندها

۳۹ مطلب توسط «سیده صفیه موسوی» ثبت شده است

   دانلود: نماهنگ «صوت الحسین» باسم کربلائی، همراه با زیر نویس فارسی

تمام دنیا سکوت می کند و به صدای حسین گوش می دهیم/ درود به صدای تو، محبوبم ای حسین

به یاران نگاه می کنم هنگامی که مانند ستاره افتادند/ درود به یاران تو، محبوبم ای حسین...

کنار آن غیور، چشمانم به نهر آب افتاد/ درود به چشمان تو، محبوبم ای حسین....

 

   دانلود: نوای «زنده باد مهدی بن عسکری/زنده باد رهبرم سیدعلی»/ انجوی نژاد

 یا حسین، کربلا کربلا، یا حسین

مرگ بر امیه می گم، ذکر یا رقیه می گم....

زنده باد نعره های حیدری/ زنده باد نغمه های مادری/ زنده باد مهدی بن عسکری/زنده باد رهبرم سیدعلی...

مرگ بر شمر و خولیِ زمان/مرگ بر ظلم بی حد و امان/مرگ بر ابن سعد نانجیب/مرگ بر آمریکای برفریب...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۱:۳۵
سیده صفیه موسوی

ما در تاریخ افراد رشید ایران ، شخصی رو داریم که احتمالاً همه اسمش رو شنیدید « یعقوب لیث صفّار »  از سرداران ایرانیست . آدمی که خیلی رشید بود ایشون فرمانده لشکر بود . در یکی از جنگها گفت : برید برام آمار بیارید ، که الان ما می خوایم حمله کنیم ،‌ چقدر نیرو داریم ؟ رفتند و برگشتند ، گفتند : نهصد هزار سرباز آماده داریم . می گن : یعقوب لیث صفّار زیاد آدم مذهبی هم نبود ، یه شیعه عادی بود . دیگه سرداران توی حکومت های این تیپی آدمهای علیه السلامی نبودن . می گن : همین جوری که روی اسب نشسته بود ، صورتش قرمز شده ،‌ چشمهاش بهم ریخته ، دیدن آرام آرام اشک جاری شد و بعد عجیب گریه کرد .
از اسب پیاده شد ، نشست روی خاک گریه کردن . خب ، کسی جرأت نمی کنه بره ببینه چِشه ؟! تا حالا کسی گریه سردار ایران رو ندیده بود . یک سردار برای خودش ضعف می دونه که در مقابل لشکریانش گریه کنه . بعد که گریه تمام شد ، آرام شد ، گفتند : آقا ! اتفاقی افتاد ؟ ما که حرف بدی نزدیم ، جسارت نکردیم ، گفتیم نهصد هزار سرباز داریم .
گفته بوده یک لحظه یاد صحرای کربلا افتادم . گفتم : اگر این نهصد هزار تا اونجا بودن ، اجازه نمی دادم پسر فاطمه(ع) رو تیکه تیکه کنند . (یا لیتنی واقعی )
خدا شاهده بعضی وقتها انگیزه ای که بچه رزمنده ها شب عملیات می‌گرفتن از همین جملات بود . که آقا بریم تا نشون بدیم اگر ما بودیم چه می کردیم .
ده بار تانک از روی ما رد شه ، خورد بشیم ، له بشیم تا به خدا بفهمانیم مرد عمل هستیم که می گیم « یا لیتنی کنت معکم» همین یه اتفاق مقدس در زندگی یعقوب لیث صفّار افتاده . مراجع تقلید و اولیای خدا و علمای اون زمان که با یعقوب لیث صفّار هم رده و هم عصر بودن ، بعد از اینکه فوت کرد ، در خواب دیدنش که داره در اعلی علییّن می چرخه ، گفتن : بهت نمی خوره اینجا [باشی] . گفت : نمی خوره ، اما یک یا لیتنی کنت معک واقعی گفتم اباعبدالله(ع) به محض اینکه مردم ، دستم رو گرفت .
باید همیشه توی ذهن بچه شیعه آرزوی جهاد و شهادت بچرخه . آرزویی که به زندگیش لطمه نزنه ، انگیزه هاش رو کم نکنه . ولی واقعاً توی خط این باشیم . درسی که از محبت اباعبدالله(ع) می گیریم . اینقدر محبت قویه که باید آرزو داشته باشی که بتونی یک روزی در کنار امامت از مرام خودت دفاع کنی . همیشه آرزوت این باشه . بزرگترین آرزوت این باشه . اگر یک روزی بگذره و اون روز بزرگترین آرزوت شهادت نباشه ، باختی . ولو اینکه نود سال عمر کنی ، هیچ جنگی هم نبینی ، خیلی عادی بمیری . یه روز رو باختی .
هر وقت یه آرزویی توی ذهنت اومد ( مادی یا معنوی ) بلافاصله ذهنت رو سمت شهادت ببر که آقا اصلیش اینه . اول شهادت ، بعد اگر اینها هم اومد ، اومد
باید بزرگترین آرزوی دختر و پسر ما این باشه . نه فقط مردها !‌
خدایا ! می‌ شد ما اونجا بودیم ؟ این مرور ذهنی باعث می شه که یواش یواش تو حسینی بشی . وقتی حسینی شدی ، تازه می فهمی که اربابت چقدر در دنیا و آخرت به دادت خواهد رسید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۹:۰۱
سیده صفیه موسوی

در جمهورى اسلامى، هر جا که قرار گرفته‌اید، همان‌جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه‌ى کارها به شما متوجه است. 

چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌اللَّه‌علیه)، مرتب از من مى‌پرسیدند که بعد از اتمام دوره‌ى ریاست جمهورى مى‌خواهید چه‌کار کنید. من خودم به مشاغل فرهنگى زیاد علاقه دارم؛ فکر مى‌کردم که بعد از اتمام دوره‌ى ریاست جمهورى به گوشه‌یى بروم و کار فرهنگى بکنم. وقتى از من چنین سؤالى کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره‌ى ریاست جمهورى، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتى، سیاسى گروهان ژاندارمرى زابل بشوم - حتّى اگر به جاى گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچه‌ام را مى‌گیرم و مى‌روم! واللَّه این را راست مى‌گفتم و از ته دل بیان مى‌کردم؛ یعنى براى من زابل مرکز دنیا مى‌شد و من در آن‌جا مشغول کار عقیدتى، سیاسى مى‌شدم! به نظر من بایستى با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این‌صورت، خداى متعال به کارمان برکت خواهد داد

   امام خامنه ای، 5 اسفند 70

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۲ ، ۱۶:۴۷
سیده صفیه موسوی

    

حتما قرار شاه و گدا هست یادتان
آری همان شبی که زدم دل به نامتان

مشهد
حرم
ورودی باب الرضایتان...
آقا دلم عجیب گرفته برایتان...


"السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"


عکسهای جدید کارت پستال ولادت امام رضا (ع)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۳۳
سیده صفیه موسوی


السلام علیک یا سید السادات الاعاظم احمد بن موسی الکاظم...

بیعت حضرت احمد بن موسی(علیهما السلام) و  مردم مدینه با علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) 

هنگامی که خبر شهادت حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) در مدینه منتشر شد، مردم بر در خانه ((ام احمد)) جمع شدند. آن گاه همراه با احمد بن موسی(علیهما السلام) به مسجد آمدند و به سبب شخصیت والای احمد بن موسی(علیهما السلام) گمان کردند که پس از شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) وی جانشین و امام است. به همین سبب، با وی بیعت کردند و او نیز از آنها بیعت گرفت، پس بر بالای منبر رفت و خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت بیان کرد و فرمود:(( ای مردم، هم چنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کرده اید، بدانید که من خود، در بیعت برادرم علی بن موسی(علیهما السلام) هستم. او پس از پدرم، امام و خلیفه بحق و ولی خداست. از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.))

پس از آن،‌ احمد بن موسی(علیهما السلام) در فضایل برادرش علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) سخن گفت و تمامی حاضران تسلیم گفته او شدند و از مسجد بیرون آمدند، در حالی که پیشاپیش آنها احمد بن موسی(علیهما السلام)  بود. آن گاه خدمت امام رضا(علیه السلام) رسیدند و به امامت آن بزرگوار اعتراف کردند. سپس همگی با حضرت امام رضا(علیه السلام) بیعت کردند و حضرت علی بن موسی(علیهما السلام) درباره برادرش(احمد) دعا فرمود:(( هم چنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۴۶
سیده صفیه موسوی

باید از دو منظر به حضرت زهرا سلام الله علیهانظر افکند. یکی نظر به حقیقت باطنی آن حضرت و روایات دقیقی که این بُعد از حضرت را معرفی می‌کند و یکی هم به نقش تاریخی که حضرت علیها السلام به‌خصوص پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایفاء نمودند.

در نظر به نقش تاریخی حضرت زهرا سخنران در کتاب «بصیرت حضرت زهرا سلام الله علیها» که شرح خطبه آن حضرت در مدینه است. ابعاد نهضتی را که فاطمه سلام الله علیها شروع کرد تا اسلام حقیقی به فراموشی سپرده نشود مورد تحلیل قرار می‌دهد. ولی استاد طاهرزاده معتقد است تا حقیقتی باطنی و نوری حضرت زهرا سلام الله علیها درست شناخته نشود معنی و جایگاه نقش تاریخی آن حضرت نیز درست تحلیل نمی‌شود و آن‌چه فاطمه زهرا سلام الله علیهارا فاطمه کرده است، حقیقت باطنی آن حضرت است، و شناخت آن حقیقت، انسان را وارد معارفی بسیار گرانقدر می‌نماید که امثال افلاطون با طرح «مُثُل» و فارابی با طرح «عقل فَعّال» به دنبال شناخت آن حقیقت بودند و آن کاری که حکیمان با روش عقلی آرزوی آن را داشتند، پیامبران از طریق وَحی عملی کردند، و فاطمه سلام الله علیها یکی از آن حقایقی است که ارتباط با حقیقت یا بُعد باطنی آن حضرت موجب رسیدن به بصیرت‌هایی بس بزرگ در عالم معنا خواهد شد و در این کتاب مباحثی مطرح است که این بُعد اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

حالا شما حساب کنید ارتباط با حضرت زهرا(س) از طریق معرفت و محبّت به او چه نوری را به بشریت می‌رساند. متوجّه باشید که این‌ها خانوادة کرم‌اند و سائل را ردّ نمی‌کنند و اگر کسی طالب تجلّی انوار مقدس آن‌ها بود، او را محروم برنمی‌گردانند، آن‌ها تصرّف می‌کنند و تصرّف آن‌ها، انسان را آسمانی می‌کند. قلبی که غذایش تسبیح و تحمید و تهلیل و تقدیس است، اگر به ما نظر کند، چگونه قلب ما مفتخر به تسبیح و تحمید و تهلیل و تقدیس خداوند می‌شود! خدا می‌داند. مسلّم آن قلب به چیزهایی می‌رسد که با هزاران هزار کتاب و استاد نمی‌توان به آن‌جاها رسید.

از امام حسین(ع)سؤال کردند: پیامبر خدا(ص) دختران بسیاری داشته‌اند و آن‌ها بیشتر از فاطمه(س) با پیامبر(ص) به سربرده‌اند، ولی چرا این همه عظمت، مخصوص فاطمه(س) است؟ امام حسین(ع) می‌فرمایند: به جهت خلوص فاطمه(س)؛ یعنی حضرت زهرا(س) تمام وجودشان محو حق بوده و چنین وجود مقدسی که مظهر حق و متذکّر به حق است می‌تواند ما را حقّانی کند.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۰۵
سیده صفیه موسوی

مهندسی مکانیک شاخه‌ای از مهندسی است که با طراحی، ساخت و راه‌اندازی دستگاهها وماشینها سروکار دارد. مهندسی مکانیک نقش به سزایی در بالا بردن امنیّت زندگی، بهبود کیفیّت کلّی زندگی، و نیز ایجاد شور و نشاط اقتصادی ایفا می‌کند.     

به جرئت می‌توان گفت که مهندسی مکانیک، گسترده‌ترین رشتهٔ مهندسی از نظر دامنهٔ فعالیّت‌ها و کاربردها است.مهندسان مکانیک، اصول اساسی نیرو،انرژی، حرکت و گرما را به کار برده و با دانش تخصصی خود، سیستم‌های مکانیکی و دستگاه‌ها و فرآیندهای گرمایی را طراحی کرده و می‌سازند. مهندسان مکانیک، گسترهٔ وسیعی از دستگاه‌ها، فرآورده‌ها و فرآیندها را تولید می‌کنند؛ به عنوان نمونه: ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۱۵:۰۴
سیده صفیه موسوی

گفتم: خسته‌ام.

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.

 

 

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره.
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: ...
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۱ ، ۰۵:۰۲
سیده صفیه موسوی

روزانه بدن ما مقدارزیادی از امواج الکترومغناطیس را از طریق وسایل الکتریکی که جزوی از زندگی ما شده است و یا شاید وسایلی خارج از کنترل ما است باشند مانند : چراغهای خیابان ،دریافت میکند.در نتیجه بدن ما توسط امواج الکترومغناطیسی که در اطراف ما هستند شارژ می شود ؛که تباعث ناراحتی ،سردرد ،احساس ناامنی ،تنبلی و درد های  گاهگاهی (زمانی) می شود.سوال این است که چگونه بر این دردهای ناگزیر روزمره غلبه کنیم. یک دانشمند غیر مسلمان اروپایی تحقیقات گسترده ای در این باره انجام داده و به نتایج قابل توجهی دست یافت :" بهترین روش برای خلاصی از امواج الکترومغناطیسی ، که به بدن آسیب می رساند ، قرار دادن سر بر روی زمین خاکی است که باعث شار امواج الکترومغناطیسی مثبت از بدن می شود!

در حقیقت این کار شبیه اتصال به زمین در ساختمانهاست ،جایی که هرنوع سیگنالهای الکترومغناطیس مثبت ،مانند رعد و برق به درون زمین تخلیه می شوند.بر طبق این تحقیقات بهترین روش یا شکل برای قرار دادن سر بر روی زمین ،سجده کردن به سمت مرکز زمین است .البته سجده کردن در نماز تنها به بهترین روش برای تخلیه این امواج بر نمی گردد،بلکه برای نزدیک شدن به کسی که این جهان را خلق کرده ، است هر چند در گذشته افراد از منفعت سجده کردن های متعدد که باعث تخلیه اواج مضر از بدن می-شد آگاه نبودند و آنها فقط بخاطر اطاعت از قادر مطلق سجده می کردند زیرا آنها باور داشتن که حکمتی پشت همه این وقایع است ، همانطور که خالق متعال اشاره کرده است.

در توصیف منفعت سجده کردن kalabooshanam MYMmeadh می نویسد:

بک غده ای به نام غده صنوبر در مغز انسان  وجود دارد که نقش مهمی در حس جهت یابی بازی می کند؛ شاید با دگرکون کردن امواج الکترومغناطیس ذاتی در داخل مغز ،بتوان به این مکانیسم پاسخ داد.

مسجد ، مکانی برای سجده کردن و عبادت در اسلام است ،مکانی برای اتحاد مسلمانان است.سجده ،نشانگر شکرگزاری و تسلیم نفس به خداوند ، یعنی انسان از دنیا دست کشیده و به خواست خداوند اعتماد کرده در این مورد قرآن میگوید:

"هر که در آسمان و زمین است خواه و ناخواه با سایه هایشان بامدادان وشامگاهان برای خدا سجده می کنند."(13:15) بشر مدام از خداوند طلب بخششهای او را می کند ."اموال و فرزندانتان چیزی نیست که شما را به پیشگامان نزدیک گرداند مگر کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده باشند "(34:37) و همچنین امام غزالی می فرماید :"اینجا خصیصه ای وجود دارد که انسان را به نزد خدا سوق میدهد که عبارتند از:قدرت اختیار ،وظایف مذهبی و عدل"ما به سمت قبله سجده می کنیم ،قبله ای مقدس برای مسلمانان جهان که به سمت مکه می باشد. مرکز زمین در ،مرکز جهان مسلمانان، مکانی برای تجمع مسلمانان که محور بهشتی زمین خاکی را در این مکان لمس می کند، یعنی در مکه محدود شده است و همچنین مکه در کتاب مقدس قران به عنوان مادر شهرها (امل کراه) و مرکز زمین نامیده شده است.

مکه تنها مرکز زمین نیست ،بلکه مرکز کل جهان هستی نیز می باشد.

یک فرضیه ای وجود دارد که خیلی سخت است درمورد آن تدبیر کرد :که آیا سنگ سیاهی  که در کنار کعبه وجود دارد (حجر الاسود) سنگی آسمانی است یا نه!؟ و اگر چنین است آیا از آن ،امواج الکترومغناطیس در جهت شعاعی خارج می شود یا نه!؟.

غده صنوبری که در مغز انسان وجود دارد بعنوان چشم سوم انسان معرفی شده و نقش مهمی در حس جهت یابی بازی می کند ،شاید با دست کاری در امواج الکترومغناطیس ذاتی موجود در مغز انسان بتوان بر مکانیسم واکنشهای مغناطیسی اثر گذاشت !.

در بدن انسان غلظت (مقدار) زیادی از مغناطیس (اکسید مغناطیسی آهن ) وجود دارد و میلیونها سلول قرمز خون که حاوی آهن است در استخوانهای قاعده جمجمه در داخل بدن انسان می چرخد که این خود باعث شار مغناطیسی می شود. این هنوز تعبیه (معین) نشده که تأثیراتی که آهن موجود در خون ،هنگامی که به نزدیکی مرکز مغز می رود و بر میگردد،بوجود می آورد باعث عادی شدن حس جهت یابی از طرقی (یا هندسی و یا خنثی )به غده صنوبری می شود. علاوه بر این ،این غیر قابل باور است که با قرار دادن پیشانی بر روی زمین به هنگام سجده کردن و روزانه به دفعات متعددی ،امواج الکترومغناطیس امواج الکترو مغناطیس از کعبه به طریق زمین به غده صنوبری فرد در حال سجده خواهد رسید و باعث درست کردن (راست کردن)حس جهت یابی می شود (صراط المستقیم).

این احتمال وجود دارد که یکی از دلایل طبیعی کردن حس جهت یابی توسط امواج الکترومغناطیس متشعشع از سنگ حجرالاسوط از طریق زمین به غده صنوبری فرد در حال سجده ،مسلمانان نیکوکار می باشد . خداوند امر کرده :"در بخشی از شب او را تسبیح کن و بعد از سجده ها " در اینجا کسانی هستند پاسی از شب را به ستایش خداوندشان با سجده کردن و ایستادن می گذرانند ؛" آنانند که در حال سجده و یا ایستاده شب را به روز می رسانند" . (25.64)

رسول محمد (ص)بیان می کند "انسان در حالت سجده کردن به خداوند نزدیکتر می شود " این به معنی نزدیکی به مکان نیست بلکه نزدیکی به اسناد خداوند می باشد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۱ ، ۱۲:۰۸
سیده صفیه موسوی