علم

علم

علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد قرار می دهد.

پیوندهای روزانه
پیوندها

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

1. انتخابات ریاست جمهوری 92 گرچه با شکست اصولگرایان همراه بود ولی پیروزی از آن مردمی بود که با شرکت 72 درصدی حماسه ای دیگر آفریدن. این بار نیز رهبری عزیز همچون 76، 84 و 88  از رای مردم و جمهوریت نظام دفاع کرد.

ام2. 2. اما ما برخلاف مدعیان دموکراسی نه تنها ادعای تقلب نکرده و سطلی را آتش نزدیم بلکه به رقبا و حامیانشان تبریک گفته و دست همکاری داده برخلاف آنان که با درگیری و اغتشاش و سطل های زباله به استقبال احمدی نژاد رفتند ما با جشن و پایکوبی به استقبال روحانی رفتیم. ما اکنون دکتر روحانی را رئیس جمهور همه می دانیم و امیدواریم دولت ایشان به جای پر کردن بیشتر جیب های قدرت و ثروت، جیب مردم را پر کند و در کنار رفع مشکلات اقتصادی و نیز رشد علمی و پویایی و نشاط، مایه امید مستضعفان جهان باشد.

3.      اما دلایل پیروزی روحانی:

  • دوستان ولایت مدار با پیروزی احمدی نژاد در سال 84 کار را تمام شده دانسته و به نوعی آن را به دولت سپرده و به جای کار و همت مضاعف، آسوده خیال و منفعل شدند. حتی در دانشگاهها هم از دوستان بخاری بلند نمی شد. ما در شرایط سخت احساس مسئولیت بیشتری کرده و به خود می آییم غافل از این که نبرد آغاز شده و آقا خیلی وقت است که آماده باش داده اند.

  • و اما محمود! محمود علی رغم کارهای و توفیقات بسیار و بازگرداندن قطار انقلاب به ریل اصلی خود، در دولت دهم از اصول و اخلاق فاصله گرفته و وارد حاشیه شد و لجوجانه تشخیص خود را بالاتر از قانون دانست و عملاً در دو سال اخیر کشور را در گرانی و بیکاری رها کرد که شاید همه ی این نتیجه ارادت به انسانی از نظر او در حکم انسان کامل در برابر رهبری بود به علاوه غرور! از طرف دیگر سایر اصولگرایان در مجلس تعامل لازم با دولت را نداشته و بعضاً چوب لای چرخ دولت گذاشتد و همچنین بعضی از دوستداران نظام و یاران نخستین وی در اثر بی مهری محمود، به کلی او را در میان هجمه روزانه باند های ثروت و قدرت و نیز نزدیکان ناموجه تنها گذاشتند و شد آنچه نباید می شد.  

  • بعضی از دوستان معتقدند که هر چند جمع آرای اصولگرایان کمتر از روحانی است ولی با این فرض که 30 درصد آرا مردم در روز آخر مشخص می شود و نصیب کاندیدایی خواهد شد که جو عمومی کشور به آن سمت است، در صورت ائتلاف پیروز می شدیم و ... غافل از اینکه چنین فرضی صحیح نیست و همان مردمی که کاری به اصولگرا و اصلاح طلب ندارند سال 84 از سیاسی کاری و بی عدالتی خاتمی به تنگ امده و به امید تغییر به احمدی نژاد رای دادن، همان مردم سال 92 خسته از تورم و گرانی به روحانی رای دادن.

4.      3. در کنار عوامل بالا شاید مهم ترین ضعف گفتمان انقلاب اسلامی نکته ای بود که دکتر جلیلی چند روز پیش در جشن حافظان جمهوری دینی گفتند: «اگر بخواهم آسیب شناسی از انتخابات داشته باشم، شاید یک ضعف ما این بود که نتوانستیم این اقناع را ایجاد کنیم که گفتمان ‏اسلام، انقلاب و مقاومت می تواند موجب پیشرفت شود، نتوانستیم این را به صورت اقناعی و اثباتی بیان کنیم. این ضعف را ‏باید در مسیر حرکتمان برطرف کنیم.‏»

5.      4.به گمان من دلیل اصلی ناکامی بالا، عدم تولید علم و الگوی مناسب  اسلامی-ایرانی پیشرفت در زمینه های مختلف علوم انسانی و طبیعی برای مراحل اولیه است. در هر حال ما هنوز در شرایط بدر و خیبریم، امیدوارم به مالک نگویند برگردد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۲
هادی رزمجوئی

1. حضور 6 ساله دکتر سعید جلیلی در راس شورای عالی امنیت ملی کشور نه تنها از وی یک دیپلمات با تجربه ساخته است، بلکه بواسطه حیطه وظایف وی و لزوم اشراف بر امنیت ملی کشور، او را به مدیری توانا و آگاه نسبت به شناخت نقاط قوت و ضعف و مدیریت کلان کشور  تبدیل کرده است.

جلیلی فارغ از تجربه ی حضورش در وزارت امور خارجه، بیشتر بواسطه مذاکرات مهم هسته ای سالهای گذشته با سران اتحادیه اروپا، اشراف کم نظیری بر سیاست خارجی و شناخت غرب دارد. وی در عمل علوم سیاسی را تا مقطع دکترا آموخته و "غرب نظری" را در دوران تحصیلش از عمق جان درک کرده است؛ از طرف دیگر به سبب تجربه مذاکرات پی در پی با غربی ها در سالهای گذشته، "غرب عینی" را هم کامل و بدون چون و چرا می شناسند؛ از این رو همواره به جای "تنش زدایی" و دیگر رویکردهای "منفعلانه" در برابر غرب، از "تهدید زدایی" و سیاست خارجی "پیشرونده" نسبت به اروپا و امریکا سخن می گوید؛ به دنبال سیاست خارجی فعال و پویا در برابر همسایگان و دیگر کشورهای جهان است و به خوبی معنا و ضرورت مقاومت و پایداری در برهه کنونی در برابر دشمنان ملت را درک می کند.

2. جلیلی در راس جایگاهی قرار دارد که بواسطه وظایف تعریف شده و حقوقی خود، با مشکلات ریز و درشت کشور آشناست.  وی در واقع دبیر جلساتی است که اعضای آن را مدیران ارشد کشور تشکیل می دهند: روسای سه قوه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح ، فرمانده ارتش، فرمانده سپاه پاسداران، وزیر کشور، وزیر اطلاعات، وزیر دفاع و وزیر امور خارجه و ... لذا بدیهی است که طرح اصلی ترین چالش ها و مهم ترین موضوعات مربوط به اداره کشور بخشی از تجربه روزانه سعید جلیلی باشد، طبیعی است که وی طی حضور 6 ساله خود در این جایگاه، هم با چالش های سیاسی- امنیتی کشور آشنا باشد و هم با مسایل مربوط به اقتصاد و فرهنگ، و زمانی این تجربه ارزشمند تر می شود که توجه داشته باشیم 6 سال گذشته،‌ سالهایی بوده است که مهم ترین دوران مدیریت کلان نظام سپری شده است.

فتنه 88، تحولات منطقه و جهان و هم چنین مذاکرات هسته ای ایران با اتحادیه اروپا، بخشی از تجارب ارزشمندی است که سعید جلیلی بواسطه حضور در راس شورای عالی امنیت ملی کشور  بدست آورده و به همین خاطر به محرمانه ترین و جزیی ترین داده ها و تحلیل ها اشراف کامل دارد و بدون تردید این نقطه قوت می تواند به عنوان یک برگ برنده مدیریتی کلان برای جلیلی جهت اداره کشور در دولت آینده باشد.

3. جلیلی نه تنها به سبب جایگاه خاص خود در سالهای اخیر، شخصا فردی با تجربه و آگاه نسبت به اداره کشور شناخته می شود بلکه نخبگان و مدیران کارآمد و متعهد پرشماری آماده یاری رسانی به او جهت مدیریت کشور و اقدمات اجرایی بزرگ هستند.

فارغ از پشتوانه های معنوی گرانقدری مانند علامه مصباح یزدی و آیات عظام زابلی، خزعلی  و ... نخبگان شناخته شده ای مانند حجه الاسلام میرباقری، حجه الاسلام آقاتهرانی، حجه الاسلام رجبی، حجه الاسلام پناهیان، دکتر اصغر طاهرزاده، حجه السلام نبویان، حجه الاسلام رهدار و مدیران اجرایی و باتجربه ای چون دکتر پرویز داوودی (معاون اول رییس جمهور در دولت نهم و استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی)، دکتر کامران باقری لنکرانی (وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم) دکتر علی باقری (معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور)، مهندس پرویز فتاح (وزیر نیروی دولت نهم و مسئول بنیاد تعاون سپاه)، دکتر مسعود میرکاظمی (وزیر بازرگانی دولت نهم، وزیر نفت دولت دهم و رییس کمیسیون انرژی مجلس نهم)، دکتر محمد سلیمانی (وزیر ارتباطات دولت نهم و استاد مخابرات دانشگاه علم و صنعت)، مهندس محمد رضا اسکندری (وزیر کشاورزی دولت نهم و  مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر)، دکتر رضا تقی پور (وزیر ارتباطات دولت دهم)، دکتر علی اصغر زارعی (معاون سابق وزیر نفت و نماینده مجالس هشتم و نهم)، مهندس سید مهدی هاشمی (رییس سازمان مهندسی کشور، سرپرست وزارت کشور در دولت نهم و نماینده مجلس نهم)، دکتر غلامحسین رضوانی (قائم مقام معاونت راهبردی رییس جمهور)، دکتر هادی زاهدی وفا (استاد اقتصاد و معاون وزیر اقتصاد در دولت نهم) و ... را می توان پشتوانه های مدیریتی و اجرایی دکتر سعید جلیلی دانست.

4. از طرف دیگر، جلیلی فردی است که برای اداره کلان کشور "برنامه" دارد و رویکردهای کلان برای مدیریت نظام را بهتر از خیلی افراد دیگر می داند و تیمی از نخبگان مختلف برنامه های مدونی برای دکتر جلیلی آماده کرده اند که در مقام محتوا غنی تر و  واقع بینانه تر از برنامه های بسیاری دیگر از نامزدهاست زیرا حاصل سالها تجربه مدیران ارشد کشور در اجرا و پژوهش های علمی- دانشگاهی است؛  بویژه در  عرصه اقتصاد که  در حال  حاضر الویت اصلی مدیریت کشور است. وی هم چنین روحیه اصلاح بسیاری از ساختارها و بروکراسی زائد کشور را دارد که به عنوان نمونه می توانید بخشی از برنامه های وی در این باره را اینجا بخوانید

5. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در حالی برگزار می شود که شرایط منطقه و جهان طی سه دهه گذشته بسیار متفاوت است؛ تحولات بوجود آمده در بسیاری از کشورهای عربی به همراه فراز و فرودهای پرونده هسته ای ایران طی سالهای اخیر در حالی صورت گرفته است که همزمان اتحادیه اروپا و امریکا سخت ترین شرایط اقتصادی و سیاسی خود را تجربه کرده اند؛ در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران که از 35 سال قبل داعیه دار الگوسازی برای مستضعفین جهان و مقابله با امپریالیسم بین المللی بوده است، در شرایطی به سر می برد که بیش از هر زمان دیگر نیازمند ادامه رویکرد "مقاومت" در عرصه جهانی است. رویکردی که علیرغم همه دشواری های 30 سال اخیر، دستاوردهای کم نظیری داشته است بگونه ای که امروز بخشی از هویت جمهوری اسلامی ایران در جهان را مقاومتش در برابر جریان استکبار تشکیل داده است.

در چنین شرایطی بدیهی است که انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از حیث آنکه منجر به پیروزی کاندیدایی شود که در افکار عمومی "نماد مقاومت" در خارج از مرزهای کشور باشد اهمیت مضاعفی دارد؛ سعید جلیلی دقیقا همان فردی است که در شرایط کنونی در داخل و خارج از کشور به این ویژگی شناخته می شود و جملات برخی از سیاستمداران ارشد اروپایی درباره او، این ادعا را تایید می کند.


در همین راستا خاویر سولانا رییس پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا در میزگردی که در فروردین  سال 92 در واشنگتن برگزار شد،‌ گفته بود : "سعید جلیلی اهل نرمش در مذاکرات نیست." ‌چندی بعد نیز کاترین اشتون مسئول فعلی سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار تعویض سعید جلیلی از مسئولیت مذاکرات هسته ای شده بود؛ چرا که وی را اهل امتیاز دادن به غرب نمی دانست؛ رویکردی که جلیلی در برابر غرب از خود نشان داده دقیقا خلاف آن چیزی است که پیش از وی در دوران حسن روحانی تجربه شده بود و هم باعث نقدهای فراوان گردیده بود و هم نتیجه مذاکرات آن سالها را تونی بلر نخست وزیر انگلیس بیان داشته بود: "میوه (اشغال) عراق را از دستان روحانی گرفتیم."

6. جلیلی به لحاظ روحیات شخصی، فردی با تقوا و کم حاشیه است. تا جای ممکن درباره مسایلی که در حیطه اختیاراتش نیست سخن نمی گوید و بدون حاشیه خاصی به دنبال انجام وظیفه تعریف شده خویش است. این نقطه قوتی است که یکی از بزرگترین نقاط ضعف رییس جمهور فعلی بود و هست.

از طرف دیگر جلیلی در بسیاری از نقاط قوت احمدی نژاد با او شباهت دارد. جلیلی ساده زیست و پرکار است و همین تشابه در نقاط قوت وی با احمدی نژاد باعث شده تا امروز مخالفان جلیلی که حرف جدید و مهمی برای نقد او ندارند،‌ به خاطر شباهت نقاط قوت جلیلی با احمدی نژاد، او را احمدی ن‍ژاد دوم بدانند؛ غافل از آنکه اگر قرار باشد با گفتن احمدی نژاد 2؛ کسی نقد شود باید این نسبت به کسی داده شود که در نقاط ضعف با احمدی نژاد اشتراک دارد در حالی که جلیلی دقیقا خلاف این روند بوده و هست و بسیاری از ضعف های احمدی نژاد را ندارد، کم حاشیه است، علاقه ای به تقابل بیهوده با افراد و جریان های دیگر ندارد، کنش های سیاسی وی نمادی از "عقلانیت انقلابی" است و سابقه و مواضعش نشان می دهد قانون برای وی فصل الخطاب است و از همه مهمتر عملکردش در سالهای اخیر نشان داده یکی از نزدیک ترین مدیران ارشد کشور به رهبر انقلاب در قول و فعل بوده است بگونه ای که سایت روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نیز نتوانست در یکی از تحلیل های اخیرش از این مساله چشم پوشی کند و در تحلیلی آغشته به عصبانیت نسبت به حضور جلیلی در انتخابات واکنش نشان داد و نوشت: " جلیلی از لحاظ شخصیتی بسیار به رهبر ایران نزدیک می باشد."

7. بعد از پایان اولین همایش حامیان جلیلی در سوم خرداد ماه، در جمع تعدادی از دوستان درباره شخصیت و رفتار جلیلی صحبت بود؛ آنچه به تحلیل مشترک همه دوستان تبدیل گشته بود، نمود عینی تقوا و اخلاص جلیلی بود. همه متفق القول بودند که اگر قرار باشد جلیلی پیروز این انتخابات باشد هیچ کدام از تلاش های ستادها و طرفداران و ... باعث این مساله نخواهد بود؛ اخلاص و روحیه عمل به تکیلف همان جلیلی شاه کلیدی است که می تواند منجربه هدایت دلهای مردم به سمت وی باشد چرا که وی نه مانند عده ای دیگر از سالها قبل ستاد انتخاباتی تشکیل داده است و نه به دنبال رفتارهای خاص و شعارهای دروغین برای کسب رای مردم است؛ به یاد دارم جلیلی در یکی از جلساتش با نخبگان اقتصادی گفت: "به من می گویند برخی از حرفها را اگر بزنم آرایم کم می شود،‌ اما واقعیت این است که اتفاقا باید خیلی از حقایق را به مردم گفت. اقتصاد ما و برخی دیگر از مشکلات ما نیازمند کارهای طولانی مدت و اصلاح ساختارهاست. حتی ممکن است من کاری بکنم که نتیجه اش 10 سال بعد و در یک دولت دیگر خودش را نشان بدهد، من همان کار را خواهم کرد و نمی گویم می خواهم اقدامی کنم که در دولت من نتیجه کوتاه مدتش را مردم درک کنند اما در دراز مدت به ضرر مردم باشد."

8. همه نکات مورد اشاره در این یادداشت به معنای اسطوره سازی، قدیس سازی و یا بدون عیب دانستن سعید جلیلی نیست. بدون تردید او هم مانند هر فرد دیگری کاستی هایی دارد؛ اما می توان ادعا کرد که جلیلی بهترین فردی است که در شرایط کنونی می تواند اداره کشور را بدست بگیرد. او اصلح این میدان است و باید برای معرفی بیشترش به مردم تلاش کرد.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۱۱
هادی رزمجوئی