علم

علم

علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد قرار می دهد.

پیوندهای روزانه
پیوندها

۱۰ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

آیت الله مصباح یزدی فرمودند: مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله العظمی بهجت از عارف فرزانه آقای قاضی نقل می‌کردند که ایشان می‌‌فرمودند:

اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لَعن کند! (و یا فرمودند: به صورت من تُف بیاندازد!)

اول وقت، سرّ عظیمی است، (حافظون علی الصلوات) خود یک نکته‌ای است غیر از (اقیمون الصلاه)! اینکه انسان اهتمام داشته باشد و مقیّد باشد که نماز را اول وقت بخواند، فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد ولو حضور قلب هم نباشد!

کتاب اسوه عارفان – ص 87

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۵۵
هادی رزمجوئی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۳
هادی رزمجوئی

   

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۳۷
هادی رزمجوئی

حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند.

حاج آقا مجتبی تهرانی: امشب فقط دعا کنید **** امشب را قدر بدانید

این روایت، عظمت شب عرفه را می رساند. به حسب ظاهر امشب شب عرفه است؛ لذا امشب را قدر بدانید! اولین مسأله‏ ای که در امشب تاکید شده، «دعا کردن» است و در روایت دارد: دعا کنید! دعای خیر کنید! و بدانید که این دعاها به اجابت می رسد.

درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند: سریعترین دعایی که به هدف اجابت می‏ رسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش می‏ کند و پشت سر او برایش از خدا خیر می‏ خواهد؛ نه در حضورش.  

از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا امشب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید و هم به اعمال صالحه مشغول شوید! این را هم بدانید که دعاهایی که می‏ کنید اگر برای دیگران باشد، چیز بیشتری نصیبتان می‏ شود

روایتی دیگری از زین العابدین صلوات الله علیه آمده که؛ در آن روایت آمده است که روز عرفه بود و حضرت دیدند که سائلی دارد از مردم، یعنی غیر خدا، درخواست می‌کند؛ حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا تقاضا و درخواست می‌کنی!؟ و حال آنکه امید می‌رود در چنین روزی فضل الهی شامل طفل‌هایی شود که در رحم مادر هستند. امید است که اینها خوشبخت و سعادتمند شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۲ ، ۲۱:۰۱
هادی رزمجوئی
آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی : ما می خواهیم همه‌اش نماز بخوانیم. نه بابا بشین یک گوشه یک مقدار فکر کن ببین کی هستی؟ بگو من کی هستم؟ اصلا خودت را پیدا کن. بگرد در آشغال ها یک جواهر را پیدا کن. یک وقت یک جواهر قیمتی قاطی آشغال ها افتاده. برده‌اند ریخته اند در خاک روبه‌ها ولی چون قیمتی است می روی چهار ساعت پنج ساعت، خاک ها را عقب می زنی پیدایش می کنی.


ما هم جواهریم که در این آشغال های دنیا گیر کرده‌ایم. باید بگردیم پیدا کنیم. عجیب است که انسان ها دنبال گم شده شان می گردند، اما دنبال خودشان نمی گردند. بگرد خودت را پیدا کن. خودت به خودت بگو من کی‌ام؟ وضو بگیر یک گوشه بشین صد مرتبه این ذکر را بگو. من که هستم کجا بودم؟ از کجا امده ام؟ کجا می خواهم بروم؟ اینقدر بگو تا خودت را پیدا کنی. وقتی خودت را پیدا کنی ها اینقدر لذت دارد، بفهمی کی هستی. «أتحسب أنّک جرمٌ صغیر؟» تو خیال می کنی که یک آدم دومتر و نیمی هستی؟ «و فیک انطوی العالم الاکبر». در تو عالم بزرگ است. تو خیلی مهمی بشر؟ تو خیلی می توانی ترقی کنی. از ملائکه هم  بیشتر.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۲ ، ۱۴:۱۷
هادی رزمجوئی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۳۲
هادی رزمجوئی

گفتم: خسته‌ام.

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.

 

 

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره.
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: ...
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۱ ، ۰۵:۰۲
سیده صفیه موسوی

حمید داودآبادی نویسنده و وبلاگ نویس عرصه دفاع مقدس در جدیدترین مطلب زیبایی که در وبلاگ خود به نگارش در آورده به ذکر خاطره‌ای از دیدارش با رهبر انقلاب اشاره کرده که در زیر آن را می‌خوانید:
اوایل بهمن ماه 1377 بود و بعد از ماه مبارک رمضان. همراه «مسعود ده نمکی» و فرزندانم سعید و مصطفی - که آن موقع هفت، هشت سال بیشتر نداشتند – خدمت مقام معظم رهبری بودیم. نماز جماعت مغرب و عشا در جمع کوچک مان به امامت آقا خوانده شد و آقا همان جا روی سجاده برگشت رو به ما و حال و احوال و گپ و گفت شروع شد. تازه نشریه شلمچه، به ضرب و زور «عطاالله مهاجرانی» وزیر ارشاد اصلاحات تعطیل و قلع و قمع شده بود.
مسعود تقویم زیبایی را که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بود، با خود آورده بود تا تقدیم آقا کند. سررسید جالب «یاد یاران» با تصاویر رنگی شهدا که در نوع خود اولین بود. آقا، سررسید را گذاشت جلویش و شروع کرد به تورق. برای هر کدام از شهدا که تصویرش را می دید، خاطره یا نکته ای می گفت.
از شهید «سیدمجتبی هاشمی» که فرمود: «آقا سید برای خودش در آبادان حال و هوایی داشت.» تا شهید «عباس بابایی» که آقا خواب زیبایی را که چند شب قبل از آن شهید دیده بود، تعریف کرد
شهید «محمود کاوه» که آقا از آشنایی اش با خانواده آن عزیز در مشهد گفت و شهیدان دستواره که چند روز قبل از آن، به سر مزار آن سه برادر شهید رفته بود و ...هر کدام از تصاویر زیبا، احساس آقا را با خود همراه داشت. مثلا عکس شهید «علی اشمر» – قمرالاستشهادیین لبنان - برای آقا خاطره آخرین دیدار پدر آن شهید و برادر بزرگ تر او محمد را به همراه داشت، که حاج منیف گفته بود:«آقا، من حاضرم همین پسرم محمد را هم به راه اسلام و ولایت فدا کنم.» و آقا که بر پیشانی محمد بوسه زده بود؛ و چندی بعد، محمد اشمر در عملیات مقاومت جنوب لبنان، با گلوله صهیونیست ها که بر پیشانی اش نشست، به شهادت رسیده بود.
همه اینها را گفتم تا به این جا برسم.

آقا در بین صحبت هایش فرمود:

«تصویر شهیدی در اطاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم.»
 وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟ ایشان فرمود که نامش را نمی دانم. سپس به آقا میثم – فرزندش - گفت که برود و آن عکس را بیاورد.
 دقایقی بعد که صحبت ها درباره عظمت شهدا گل انداخته بود، آقا گفت:
«حتما باید شما اون عکس رو ببینید.»
سپس رو به میثم کرد و مجددا گفت: «شما برو اون عکس شهید رو از اطاق من بیار.»
که آقا میثم رفت و سرانجام عکس را آورد.
کارت پستال کوچکی بود از شهیدی با بادگیر آبی، که بر زمین تفتیده شلمچه آرام گرفته بود.
آن عکس را قبلا دیده بودم. عکسی بود که «موسسه میثاق» منتشر و پخش کرده بود. زیر آن هم نام شهید را نزده بودند.



شهید هادی ثنایی‌مقدم

عکس را که آورد، آقا با احترام و ادب خاصی آن را به دست گرفت و رو به ما نشان داد. همان طور که آن را جلوی چشم ما گرفته بود، فرمود:
«شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست ... الله اکبر ... من این را در اطاق خودم گذاشته ام و به آن خیلی علاقه دارم.»
ناگهان یاد کلامی از دوست عزیزم «حسین بهزاد» افتادم.
چندی قبل از آن، حسین همان عکس را نشانم داد و نکته بسیار مهمی را تذکر داد. آن شهید جوان با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته بود و ...
به آقا گفتم:
«آقا، یک نکته مهمی در این عکس هست که مظلومیت او را بیشتر می رساند.»
آقا نگاه عمیقی به عکس انداخت و با تعجب پرسید که آن نکته چیست؟ که حرف حسین بهزاد را گفتم:
« این بسیجی، با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته که گرد و خاک وارد لوله اسلحه نشود. یعنی این شهید هنوز به خط و صحنه درگیری نرسیده و با اسلحه اش هنوز تیر شلیک نکرده است.»
با این حرف، آقا عکس را جلوتر برد و در حالی که نگاهش را به آن عزیز دوخته بود، با حسرت و با حالتی زیبا فرمود:
« الله اکبر ... عجب ... سبحان الله ... سبحان الله »
دست آخر، آقا مسعود زرنگی کرد و از آقا خواست تا اجازه دهد عکس آن شهید را به عنوان یادگار به او بدهد. آقا هم پذیرفت و روی دست راست شهید بر عکس، امضا کرد و به عنوان یادگار به مسعود داد.

چندی پیش در یکی از خبرگزاری‌ها مطلبی پیرامون این شهید به همراه نامش منتشر شد که باعث گردید این تصویر این شهید از گمنامی در بیاید.
هادی ثنایی‌مقدم یازدهم تیرماه 1351 در شهرستان لنگرود به دنیا آمد. این نوجوان بسیجی روز 23 دی‌ماه سال 1365 در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسید اما پیکرش هیچگاه بازنگشت.
 
ظاهرا در گلزار شهدا، نمایشگاه عکسی از شهدای کشورمان برپا بوده است. مادر شهید ثنایی‌مقدم به تصاویر شهدا نگاه می‌کند و به یک عکس خیره می‌شود و ناگهان فریاد می‌زند این هادی منه.... این هادی منه... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۲۹
هادی رزمجوئی

انجوی نژاد: به تعبیر استاد دولابی، «شیطون سگ در خونه خداست» و کار شیطون این که نذاره وارد خونه خدا بشیم. مانع ایجاد می کنه که وارد نشیم چون میدونه اگه وارد شدیم دیگه کاری از دستش برنمیاد.  

وقتی کسی به مهمونی دعوت میشه، وظیفه صاحبخونه این که  نذاره سگ در خونه، مانع ورود مهمونش به خونه بشه. برداشتن مانع مثل شیطون بر عهده صاحبخونه است و کار ما که مهمونیم فقط توجه کامل به صاحبخونه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۱ ، ۰۶:۴۷
هادی رزمجوئی

امام باقر (ع) به شخصی فرمودند:

«اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری، اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست داری، اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد، محشور می‌شود.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۴۹
هادی رزمجوئی