علم

علم

علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد قرار می دهد.

پیوندهای روزانه
پیوندها

۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

                      

                             

                       روزى از امام جعفر صادق علیه السلام  سؤال کردند: روزگار خود را چگونه سپرى مى فرمائى ؟

               حضرت در جواب فرمود: عمر خویش را بر چهار پایه و رکن اساسى سپرى مى نمایم :
           • مى دانم آنچه که روزى براى من مقدّر شده است ، به من خواهد رسید و نصیب دیگرى نمى گردد.
          • مى دانم داراى وظائف و مسئولیّت هائى هستم ، که غیر از خودم کسى توان انجام آن ها را ندارد.
          • مى دانم مرا مرگ در مى یابد و ناگهان بدون خبر قبلى مرا مى رباید؛ پس باید هر لحظه آماده مرگ باشم .
         • مى دانم خداى متعال بر تمام امور و حالات من آگاه و شاهد است و باید مواظب اعمال و حرکات خود باشم.             

               از وصایای امام جعفر صادق (ع) برای شیعیان:

               بدان که عمل و عبادت اندک ولى دائم و پیوسته که بر مبناى یقین باشد نزد خداوند با ارزشتر

               ازعمل و عبادت زیاداست که براساس یقین نباشد. و بدان که هیچ ورع و تقوائى، برتر از اجتناب

              از حرامهاى الهى وخوددارى از آزارمؤمنان و غیبت ایشان نیست.   

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۱۳
سیده صفیه موسوی

                                                   

                                                 عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

   حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم    

  پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم   

 شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم 

 آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو

سهممان بی خبری بود نمیدانستیم

 آب و جاروی در خانه ما شاهد بود

از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم

 اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده

عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟

آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا

رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید؟

عرض کردیم نبودی و سحر طول کشید

ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا؟

نذر کردیم به پای تو بیفتیم بیا

تو طبیب دل غمدیده ی مایی آقا

ما که مردیم بیا پس تو کجایی آقا

مگر اینکه تو بیایی و حیاتم بدهی

مگر اینکه تو از این وضع نجاتم بدهی

از به خود آمدن این قافله را گم کردیم

وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم

دست برداری از این غیبت طولانی اگر

من به پای تو بریزم طلبی جامی دگر

از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است؟

فقط از هجر سرودن نکند سهم من است؟

من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد

صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد

بخدا منتظر آمدنت میمانیم

پای این عشق اویس قرنت میمانیم

تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد

سحر وصل همیشه شب هجران دارد

تا به اندازه ی شمعی که ز سر میسوزد

پر پروانه به امید سحر میسوزد

خیر از جمعه ندیدیم به ولعصر قسم

بی تو ما طعنه شنیدیم به ولعصر قسم

شاعر:صابر خراسانی


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۲۴
سیده صفیه موسوی

به کندن و کاویدن خود رجعت می گویند...


                                                                                                                         


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۹
سیده صفیه موسوی

   

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۳۷
هادی رزمجوئی

آیا صحت دارد که نتوری کارتا اینترنشنال(مجمع یهودیان ضد صهیونیسم) از حق حاکمیت فلسطین بر تمامی سرزمین مقدس حمایت می کند؟

پاسخ ما مسلما مثبت است. ولی این پاسخ به چند توضیح مقدماتی نیاز دارد ما یک سازمان ضد صهیونیسم راستین هستیم. مبارزه ما با صهیونیسم در سطوح بسیاری قرار دارد. نخست اینکه با تاسیس حکومتی در فلسطین که طبق قانون یهود ممنوع است مکافات الهی را که ذاتی تبعید قوم یهود بوده است انکار کرده است و چاره را برای انچه که اصولا یک حکومت روحانی بوده در استفاده از وسایل دنیوی میابد. دوم اینکه بشر نیروی خود را وقف ریشه کن کردن ایمان سنتی تورات نموده است. سوم اینکه در رفتار با مردم فلسطین پلیدی اخلاق مرتکب گردیده است.

شما خواهان چه چیزی هستید؟

ما بی کم و کاست انحلال مسالمت آمیز حکومت اسرائیل را مطالبه میکنیم. در مورد اینکه پس از تکمیل جریان این امر چه تعداد یهودی باقی می مانند تصمیم مطلقا با سران فلسطین و مردم ان است.

از نتیجه این امر برای یهودیانی که در ان سرزمین زندگی می کنند بیم ندارید؟

پاسخ: در حقیقت ما از وضعیت نومید کننده کنونی یهودیان بیشتر بیم داریم. پس از گذشت 53 سال جنگ، ترور ها و ضد ترور های تمام نشدنی کشته شدگان بی گناه از میان مردم غیر نظامی در هر دو طرف راه حلی به چشم نمی اید. هر دو جناج راست و چپ اسرائیل مرموزانه از اصلاح این وضعیت عاجز مانده اند. ما راه حل دیگر یا بهتری برای انچه که بی تردید تجربه اسفناک بوده است ارائه میکنیم.

ولی ایا یهودیان مستحق داشتن وطنی نیستند؟

هیچ یهودی مومنی به تورات در 1900 سال تبعید قوم ما پیش از آغاز صهیونیسم بر این باور نبود که ما باید مدعی بازگرفتن این سرزمین باشیم. برعکس آن ها معتقد بودند که در روزهای عاقبت و هنگامی که خالق تصمیم به رهایی بشریت بگیرد تمام مردم جهان برای پرستش او بهم می پیوندند. این امر مستلزم انقیاد یا سلب مالکیت مردم نیست و آن زمان دوره برادری جهان و مرکز آن سرزمیت خواهد بود. تا رسیدن آن زمان قوم یهود وظیفه ویژه ای در تبعید دارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۰۰
هادی رزمجوئی


  دستور تورات: همه ی سرزمین فلسطین باید به حاکمیت فلسطینی باز پس داده شود.

Jews united against zionism (مجمع یهودیان علیه صهیونیسم)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۲
هادی رزمجوئی

کودک کشی که در غزه رخ می دهد در تاریخ بی سابقه است! در طول تاریخ فقط فرعون دستور قتل کودکان پسر را صادر کرد و پس از او صهیونیست ها روی تاریخ را سفید کردند...

در تصویر بالا برخی تظاهرات‌کنندگان آمریکایی معتقدند:

"اگر به دنبال یافتن یک جای امن در غزه هستید کنار یک کودک نایستید"

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۲۹
هادی رزمجوئی

 

خوابیدی بدون لالایی و قصه 

بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه 

دیگه کابوس زمستون نمی بینی 

توی خواب گلای حسرت نمی چینی 

دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه 

جای سیلییای باد روش نمی مونه 

دیگه بیدار نمی شی با نگرونی 

یا با تردید که بری یا که بمونی 

رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی 

قانون جنگلو زیر پا گذاشتی 

اینجا قهرن سینه ها با مهربونی 

تو تو جنگل نمی تونستی بمونی 

دلتو بردی با خود به جایی دیگه 

اونجا که خدا برات لالایی میگه 

میدونم می بینمت یه روز دوباره 

توی دنیایی که آدمک نداره

                                 




            روز جهانی قدس در دفاع از مظلوم همه می آیند... 



متن برگرفته از وبلاگ: baranedeltangiyeman.blogfa.com

دلنوشته بر گرفته از 


۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۵
سیده صفیه موسوی

                                                  

                                                           

          

            

 

تنهایی برای من واژه ی غریبی نیست،تنهایی درختی کهنسال است که در تن و جانم ریشه دوانده و با من،روزها و شبهایم مانوس شده است.

سرزمین قلبم،نه عشق را تجربه کرده است نه محبت را

مهمان ناخوانده ی این روزهای من همین تنهایی است که گویا به این سادگی ها هم دست بردار نیست.

شبها به سراغم می آید و غصه بی کسی ام را همچون پتکی بر سرم می کوبد وآنگاه که آوای ناله هایم را می شنود، با تازیانه ای به جان احساساتم می افتد.

روی پنجره ی آرزوهایم "ها" کردم ولی باز هم کلمه تنهایی بر روی شیشه های امیدم ظاهر شد.

        

باز من ماندم و تنهایی و...

تنهایی یعنی هیچ کس انتطارت را نمی کشد،تنهایی یعنی هیچ کس صدای ضجه هایت را نمی شنود.

تنهایی یعنی انباشته شدن حجمی از تلخی ها در سینه ات اما هیچ گوشی برای شنیدنش نداری.

      

تنهایی یعنی تا خود صبح نخوابیدن و بند نیامدن سیل اشک های روانت.

تنهایی یعنی بغض و سکوت و جهنمی از رویاها که هیچ وقت قرار نیست رنگ بهشت به خود بگیرد.

تنهایی یعنی من که خیلی راحت قیدت را زدم زندگی!

دیشب کشان کشان جسم یخ زده ام را به قبرستان خیالاتم بردم و همانجا با دستان خودم قبری کندم و دور از چشم همگان  دفنش کردم و تا خود صبح بر سر مزارم اشک ریختم.

اشکی که بی امان می ریخت...

           

           

در یک لحظه سکوت کردم و به یاد آن روز ها افتادم.روزهایی که یادآوری اش هم غمی دوچندان به دردهایم اضافه میکند.

راستی خدایا! تو چگونه با تنهایی ات کنار می آیی؟خسته نمی شوی؟

حال این من و  این ادامه ی زندگی...

     

گاهی انتظار باریدن یک باران را می کشم تا شاید ببارد و رخت  تنهایی را از تنم بشوید و ببرد اما دریغ... 

                                          

دلنوشته برگرفته از وبلاگ: zemzemehayebikasi.blogfa.com

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۴۴
سیده صفیه موسوی