علم

علم

علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد قرار می دهد.

پیوندهای روزانه
پیوندها

حجه الاسلام انجوی نژاد در شنبه هفته گذشته و در پایان سخنرانی هفتگی خود به نکاتی بدیع از مشکلات فوتبال کشور پرداختند و همچنین به مناسبت هفته دفاع مقدس، ورود سرداران بسیجی و اسطوره های دفاع مقدس به فوتبال را نکوهش نمودند. خلاصه صحبت های ایشان:

  امشب با نگاهی به بحث دفاع مقدس و حفظ ارزش های زمان دفاع مقدس، یک بحث ورزشی را خدمتتان عرض می کنم. 
فوتبال هم یکی از بحث های خیلی مهم، و انرژی زا و شادی آفرین برای جامعه جهانی شده. درست یا غلط، هست. یعنی یکی از موارد موثر در زندگی و روحیه و شادی مردم است. مجازی یا حقیقی بودنش، من یک زمانی اعتقاد داشتم مجازی است، ولی الان فهمیده ام همه ی دنیا مجازی است! این هم یکی از مجازهاست.
مثلا فرض کنید وزیر اقتصاد، تلاش زیادی بکند که وضع رفاه مردم بهتر شود. رفاه مردم بیشتر شود، چه می شود؟ شاد می شوند. فوتبال هم دارد همین کار را می کند!
بحث سر این است که حقیقی، آن نیست که چشیده شود. کل دنیا مجاز است. اصلا حقیقی نداریم.
مثلا اگر کسی مرغ بخورد شاد می شود، ولی اگر همان میزان پروتئین را به او تزریق کنی، شاد نمی شود! گرچه همان حُسن را دارد.

و بحث ورزش، فوتبال و قهرمانی، چیزهایی است که امروز ملت ما را شاد می کند. روحیه شان را بالا می برد. و تاثیرش اصلا قابل انکار نیست. و مهم ترین ورزشی هم که امروز تاثیر دارد، فوتبال است که البته در دنیای امروز، سیاسی به آن نگاه می کنند، اقتصادی نگاه می کنند، شادی‌بخش نگاه می کنند، مقبولیت جهانی دارد برای آن کشور و تیم. ایران وقتی درفوتبال مطرح می شود، جهان هم یک نگاه دیگر دارد. روی مردم تاثیر می گذارد. مثلا برزیل را اغلب مردم جهان دوست دارند، چون فوتبالش زیباست. چون شادشان می کند. در نتیجه کشور برزیل را هم دوست دارند.
درست یا غلطش را کاری نداریم، ولی این سیستم در جهان جا افتاده است.

مشکل امروز فوتبال ما این است که هیچ کدام از این ها اتفاق نمی افتد! نه سود اقتصادی دارد. از پول بیت المال دارد خرج می شود. وقتی مردم را شاد می کند همه ساکتند، ولی وقتی نکند همه شاکی اند. چون این پول را از بیت المال ایثار کرده ایم، که شاد شویم.نه سود بخشی اقتصادی دارد، نه مقبولیت جهانی و خیلی مسائل دیگر...



حالا بحث ما فوتبال نیست.
دو تا مسئله داریم در اشکالاتی که در ورزش و فوتبال است.

اول - ایران، فرهنگش مال خودش است. ایرانی جماعت در اثر اشرافی گری و تمول بیش از حد، فاسد می شود. فرهنگ ما، مال خودمان است. مثلا ممکن است در کره جنوبی یا چین یا آمریکا و غرب، افرادی باشند که پولشان از پارو بالا می رود و تا 200 سال آینده هم اگر بخواهند طلا بخورند، دارند، اما در روحیه کاری‌شان تاثیر نمی گذارد. این فرهنگ غرب است. مثلا رئیس کارخانه دوو، با اینکه همه چیز دارد، روزی 4 ساعت می خوابد! یعنی در اثر تمول و رفاه، در پول جمع کردن و کار کردنش نقص ایجاد نمی شود.

ولی ایران ما فرهنگ خودش را دارد. وقتی پول و اشرافی‌گری می آید، ایرانی احساس می کند دیگر نباید زحمت بکشد! خیلی کم داریم ایرانی ای که از نظر رفاه به حد اشرافی گری برسد و باز هم بدود و عرق بریزد. 
الان مهمترین مشکل ما در فوتبال این است که بازیکنان خوب، وقتی به رفاه می رسند، دیگر حاضر نیستند خوب بازی کنند! یک زمانی که پول نبود، می گفت بازی می کنم که مردم خوشحال شوند. الان دیگر مردم مهم نیستند! پول مهم است! لذا دیگر حاضر نیست برای مردم بدود.
در ورزش های دیگر هم اگر امتحان کنند، مطمئنا به همین جا می رسد. در کشتی و وزنه برداری و تکواندو هم اگر این مدلی پول تزریق شود، مطمئن باشید این ها دیگر نمی دوند! دیگر عرق نمی ریزند. چون فرهنگ شادی آفرینی برای مردم، تبدیل می شود به فرهنگ پول جمع کردن و برج ساختن - مثل بازیکنان امروز ِ ملی فوتبال ما - و تعاونی تشکلی بدهیم و .. این دیگر طبیعتا ارزشش می رود سراغ برج و خانه و زندگی شخصی اش. برای خوشحالی مردم نمی دود. و اگر ببازد، ناراحت نیست چون پولش را دارد! دنبال این پول بوده نه دنبال خوشحالی مردم. آن زمان اگر می باختند و دوهفته در خانه می ماندند و گریه می کردند، برای این بود که طاقت دیدن ناراحتی مردم را نداشتند.

پس ما تحمل اشرافیت را نداریم. در صنعت و بقیه مسائل ما هم اینطور است. منظور فقط فوتبال نیست، این یک بحث اجتماعی و جامعه شناسی است.
بنابراین در جامعه ما نباید آنقدر به کسی بدهی که دیگر نخواهد بدود!

دوم - در توزیع مسئولیت های بقیه صنف ها، مثل اقتصاد، مثل وزارت دفاع، وزارت کشاورزی،
خیلی جاها آیه شریفه قرآن که می فرماید امانت ها را به اهلش بسپارید را ما داریم انجام می دهیم. سیستم قوه ی مجریه، قوه ی قضاییه و .. مثلا وزیر کشاورزی تخصص کشاورزی دارد، وزیر اقتصاد میگویند نخبه ی اقتصاد است، وزیر علوم پزشکی پزشک است! امانت را بدهید دست اهلش. قاعدتا باید اینگونه باشد.
اما سوال این است که آقای علی آبادی و آقای عباسی چه ارتباطی با ورزش دارند !؟ این ها کجای ورزش بودند؟  مگر قرآن نفرموده امانت را به اهلش بسپارید؟
اینجا اشکال دوم پیش می آید؛ مدیریت غیر ورزشی و غیر متخصص. 

سوم - وصل شدن این جریان به دفاع مقدس. یکی از بدترین نوع امانت را به اهل نسپردن، همین جاست.
چند سال قبل هم گفتم، وقتی دیدم فرمانده زمان جنگم - سردار بنی اسد - را گذاشته اند مسئول باشگاه ابومسلم، یک نامه خصوصی نوشتم که بعد رسانه ای شد. که ایشان هم زحمت کشید و تماس گرفت و گله کرد و گفت که من هدفم فقط تغییر فرهنگ ورزش بود که در این زمینه وارد شدم. 

آن زمان گفتم که سپاه پاسداران، ارتش، نیروی انتظامی، اجازه ندهد سرداران دفاع مقدس ما هزینه ی فوتبال بشوند و اعتبارشان زیر سوال برود. گفتم طرح ممنوعیت بگذارید برای هزینه شدن ارزش های دفاع مقدس در ورزش؛ با این مشکلاتی که الان گفتیم. یعنی مسئولین غیرمتخصص و اشرافی گری متداول! سردارهای دفاع مقدس ما نباید اینجا هزینه بشوند.

من همان زمان به سردار بنی اسد گفتم، من شاگرد شما بوم، بسیجی شما بودم، ما زیر دست شماها بزرگ شدیم، ولی حاج آقا نمی توانید کاری بکنید! و یک سال و نیم بعد هم همین شد و نتوانستند.
مشکل ورزش ما مشکل ساختاری است. گفتم این همه سابقه ی زیبای زمان جنگ را اینجا هزینه نکنید. ما اذیت می شویم می بینیم شما با آن سابقه رفتید در برنامه 90، چانه می زنید که پنالتی ما را نگرفتند! این در شأن شما نیست!
شأن دفاع مقدس این بود که امام (ره) در آن زمان دست فرماندهان جنگ و بسیجیان را می بوسید.

آقا می خواهد فرهنگ 100 ساله ی باشگاه پرسپولیس را عوض کند! مگر می توانید !؟ اگردلسوز ورزش هستید، خودتان یک تیم تاسیس کنید! این تیم ها هواداران صدساله دارند با فرهنگ جا افتاده! با پیشکشوتان و ریش سفیدها و موسفید کرده هایی که 70 سال است متولی این جماعت اند! شما یک تنه زدی به خط می خواهی فرهنگ را عوض کنی !؟!
نتیجه این می شود.
مثلا تجربه ی تیم فوتبال شهید سپاسی شیراز؛ خیلی سالم تر است! برای خودشان تاسیس شدند، هرچه با اخلاقی در فوتبال است مال این تیم است.
حالا سردارها آمده اند کار می کنند و من باز هم روی این حرف دارم که سردارها اینجا هم نباید هزینه بشوند.
همین هزینه ای هم که شهید سپاسی در سال دارد کار می کند، با اینکه هزینه اش به نسبت بقیه بسیار پایین تر است و بازدهی اش بسیار بالاتر، باز هم بنظر من با این هزینه، شادی بیشتری برای استان فارس می شد ایجاد کرد! با 4 میلیار د در سال. دو فصل تعطیلش کنند، با 8 میلیارد یک مجموعه تاسیس کنند، ببینند چقدر می شود شادی ایجاد کرد.

باز هم ما خوشحالیم که بهترین حالتی که ارزش ورود پیدا کرده به فوتبال، این مدلی است! آدم خیالش راحت باشد که بازیکنش رعایت می کند و اینگونه است و حرمت دین را حفظ می کند. ولی یک آدم دفاع مقدسی بزند به بدنه ی پرسپولیس، مگر شما می توانی تغییر ایجاد کنی !!؟ این 80 سال فرهنگ پشتش خوابیده است!

بعد چه اتفاقی می افتد؟
حبیب الله کاشانی اسطوره ی دفاع مقدس ما می شود "حیا کن، رها کن" !! بچه رزمنده های تهران روی سر حاج حبیب قسم می خورند! تقدس دارد، نباید 100 هزار نفر در استادیوم هو بکشند برای این آدم! چرا این پست را قبول کردید !!؟ 
مگر شما مال خودت هستی آقای رویانیان !؟ آقای کاشانی مگر شما مال خودت هستی !؟

 شما ارزش سرداری ات را از ارزش های انقلاب اسلامی گرفته ای. ما تحمل نداریم این ها زیر سوال برود. شمایی که اینکاره نیستید چرا این پست ها را قبول می کنید !!؟ ادبیات استادیوم های ما اصلا جور در نمی آید با دفاع مقدس و سرداران ما. کاش این لقب سردار را نمی بستید به خودتان! ما تعصب قائلیم برای بزرگان دفاع مقدس‌مان.

بعد شماها این همه اعتبار داشتید ؟؟ میلیاردی؟ کاش جای دیگر مصرف می کردید. ما نمی دانستیم شما اینقدر اعتبار دارید!
قبلش که برای هیئت و تشکیلات می آمدیم برای 50 هزار تومان، می گفتید نداریم که! یک دفعه به فوتبال رسید این اعتبارها از کجا پیدا شد !!؟
من حرفم این نیست که این پول ها از کجا آمده، حرفم این است که اگر این پول ها می توانست بیاید، می شد در یک جای درست تر خرج کرد! در جایی که شأن شما باشد!

بعد چه می شود؟ سردار مملکت ما با این همه توانایی که نشان داده، با مدیریت بسیار بالا، در برنامه 90 مسخره می شود.
آقا آمده است در بدنه ی فوتبال، امیر حاج رضایی را نمی شناسد !! وقتی تماس تلفنی می گیرد می گوید آقای مهندس !! و آقای فردوسی پور می خندد! امیر حاج رضایی ِ موسپید ِ همه ی هستی کارشناسی ورزش و فوتبال ما را نمی شناسی؟ خب معلوم است مسخره می شوی!
یا ادبیات نظامی به کار می برید.
یا حرف هایی که - من خوش تیپم !!! - درشأن شما نیست. سیمای این بزرگان، پیشانی و محاسن این بزرگان به این ادبیات ها نمی خواند! این ها را واگذار کنید به کسانی که بهشان بخورد.
ما بچه بسیجی ها و رزمنده ها داریم خجالت می کشیم کف جامعه. چرا در این ورزش ها دخالت می کنید؟؟ 
پریشب یک فوتبالی قدیمی ما، طعنه می زند که آقایان آرزو دارند با علی کریمی عکس بگیرند! سرداران دفاع مقدس ما آرزو دارند با فوتبالیست ها عکس بگیرند !!؟
چرا با شأن خودتان این کار را کردید؟

پیشنهاد مشخص بنده به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به ارتش جمهوری اسلامی و به نیروی انتظامی محترم این است که طرح ممنوعیت حضور سرداران در جاهایی که شأنشان نیست و هزینه نکردن آبرو و ارزش های انقلاب اسلامی را تصویب کنند. اجازه ندهند در این جور کارها وارد شوند.
این ها در مدیریت کشور می توانند کولاک کنند. نباید در استادیوم ها مورد مضحکه واقع شوند!

می گویند ما سربازیم هرجا بگویند می رویم! آقا امیرالمؤمنین می فرماید اگر پستی به تو پیشنهاد شد و اینکاره نبودی، خیانت به اسلام، خیانت به رسول خدا و خیانت به خداست اگر این پست را قبول کنی.

هیچ کس الا ولایت فقیه حق ندارد به شما پستی پیشنهاد بدهد و شما بگویید چشم! ولی فقیه گفت بگویید چشم. وگرنه رئیس جمهور و وزیر بگوید برای ما حجت نیست. باید ببینیم اینکاره هستیم یا نه!
من آخوندم، شما سرداری، ما اجازه نداریم حیثیت آخوندی و سرداری‌مان را حراج کنیم. چون مال ما نیست این حیثیت. مال اسلام است، مال انقلاب است، مال ارزش هاست.
برای دفاع مقدس ما یک عده افراد ارزشمندند؛ حبیب کاشانی ها، آجرلوها، رویانیان ها. این ها ارزشمندند. متولیان نباید اجازه بدهند این ها هزینه شوند.
حالا آن متولی که به این شخص گفته برو فلان جا، بی شعور بوده! این فرد باید مقاومت کند، شما مال خودت نیستی! شما الان باید در شلمچه خاطره بگویی، باید درمدیریت کشور کار جهادی ات را انجام بدهی. 
با این جماعت نمی توانید کار کنید!

آقای بنی اسد شاهد ماجرا هستند، بهشان گفتم حاج آقا نمی توانید. بعد با چه بی اعتباری از ابومسلم و تشکیلات کنار کشیدند.
الان هم دارم می گویم؛ سرداران نمی توانند اینجا کار کنند. فرهنگشان فرق دارد.
خیلی دلسوز ورزش مملکت هستید، شروع کنید. مدرسه بزنید، دبیرستان فوتبال بزنید، از صفر شروع کن بساز. حداقل مثل فجر شهید سپاسی باشید.
نزنید در وسط بدنه استقلال و پرسپولیس. 

مردم می گویند شما دنبال شهرت هستید، خوب نیست این حرف ها پشت سر شما باشد.
کسی که واقعا می خواهد برای ورزش مملکت دلسوزی کند، ریشه ای کار می کند. 

این ها را از سر ِ درد گفتیم و بنظرم رسید همین هفته ی دفاع مقدس بهترین وقت است که بگوییم و بنده نارضایتی خودم را اعلام کنم.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۰۸
هادی رزمجوئی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی