علم

علم

علم نوری است که خداوند در دل هر کس که بخواهد قرار می دهد.

پیوندهای روزانه
پیوندها

استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:

 

1.       هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

 

2.       زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

 

3.       اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

 

4.       گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

 

5.       موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

 

6.       اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

 

7.       تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

 

8.       هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

 

9.       تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی وخدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و . کار محبت همین است.

 

10.   با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

 

11.   خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

 

12.   لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

 

 

13.   ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

 

14.   دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."

 

15.   هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۱
هادی رزمجوئی

«یا نُورَ النُّورِ یا مُنَوِّرَ النُّورِ یا خالِقَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ النُّورِ یا مُقَدِّرَ النُّورِ

یا نُورَ کُلِّ نُورٍ یا نُورا قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یا نُورا بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یا نُوراً

فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ »

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۲
هادی رزمجوئی
آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی : ما می خواهیم همه‌اش نماز بخوانیم. نه بابا بشین یک گوشه یک مقدار فکر کن ببین کی هستی؟ بگو من کی هستم؟ اصلا خودت را پیدا کن. بگرد در آشغال ها یک جواهر را پیدا کن. یک وقت یک جواهر قیمتی قاطی آشغال ها افتاده. برده‌اند ریخته اند در خاک روبه‌ها ولی چون قیمتی است می روی چهار ساعت پنج ساعت، خاک ها را عقب می زنی پیدایش می کنی.


ما هم جواهریم که در این آشغال های دنیا گیر کرده‌ایم. باید بگردیم پیدا کنیم. عجیب است که انسان ها دنبال گم شده شان می گردند، اما دنبال خودشان نمی گردند. بگرد خودت را پیدا کن. خودت به خودت بگو من کی‌ام؟ وضو بگیر یک گوشه بشین صد مرتبه این ذکر را بگو. من که هستم کجا بودم؟ از کجا امده ام؟ کجا می خواهم بروم؟ اینقدر بگو تا خودت را پیدا کنی. وقتی خودت را پیدا کنی ها اینقدر لذت دارد، بفهمی کی هستی. «أتحسب أنّک جرمٌ صغیر؟» تو خیال می کنی که یک آدم دومتر و نیمی هستی؟ «و فیک انطوی العالم الاکبر». در تو عالم بزرگ است. تو خیلی مهمی بشر؟ تو خیلی می توانی ترقی کنی. از ملائکه هم  بیشتر.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۲ ، ۱۴:۱۷
هادی رزمجوئی

احیاء شب های قدر، همه میان ولی احیا شب نیمه شعبان تنها خواص شرکت می کنن و عامه مردم قدر و منزلت احیاء این شب رو نمی دونن!

امام باقر(ع): شب نیمه شعبان، بعد از لیلة القدر افضل شب‌ها است.

«در روایت است که هر کس این شب را احیا دارد؛ نمیرد دل او در روزى که دل‌ها بمیرند. افضل اعمال این شب زیارت امام حسین علیه السلام است و همچنین دعای کمیل برای این شب وارد شده.»



دوباره بساط طرب شد مهیا، دوباره رسیده شب شور و غوغا


شب می فروشی ، شب باده نوشی ، شب لب نهادن به لبهای صهبا


چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما ، همه شیعه گردیمو بی تاب مولا



مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل دل ای دل ، بزن دل به دریا



که دنیا به خسران عقبا نیرزد، به دوری ز اولاد زهرا نیرزد


و این زندگانی فانی، جوانی خوشی های امروز اینجا، به افسوس بسیار فردا نیرزد


اگر عاشقانه هوادار یاری ، اگر مخلصانه گرفتار یاری


اگر آبرو می گذاری به پایش، یقیناً یقیناً خریدار یاری



بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟، چه اندازه در ندبه ها زاری آری.



به گریه شبی را سحر کردی یا نه ؟ چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟


خدایا به روی درخشان مهدی، به زلف سیاه و پریشان مهدی


 به قلب رئوفش که دریای داغ است ، به چشمان از غصه گریان مهدی


به لب های گرم علی یا علیش ، به ذکر حسین و حسن جان مهدی



به حال نیاز وقنوت نمازش ، به سبحان سبحان سبحان مهدی


به برق نگاه و به خال سیاهش، به عطر ملیح گریبان مهدی



به صوت عراق و شبانگاه شامش، به آهنگ سمت خراسان مهدی



مرا دائم الاشتیاقش بگردان، مرا سینه چاک فراقش بگردان


تفضل بفرما بر این بنده بی سراپا ، مرا همدم و محرم و هم رکاب


سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان.


ندیدم شهی در دل آرایی تو، به قربان اخلاق مولایی تو


دلم جز هوایت هوایی ندارد ، لبم غیر نامت نوایی ندارد


وضو و اذان و نماز وقنوتم ، بدون ولایت صفایی ندارد



بیا تا جوانم بده رخ نشانم، که این زندگانی وفایی ندارد



سحر خیز مکه ، سحر خیز کوفه ، سحر خیز مشهد، سحر خیز کرب و بلا و مدینه، سحرخیز شیراز


سحر یاد ما باش ...


 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۲ ، ۲۳:۱۸
هادی رزمجوئی

1. انتخابات ریاست جمهوری 92 گرچه با شکست اصولگرایان همراه بود ولی پیروزی از آن مردمی بود که با شرکت 72 درصدی حماسه ای دیگر آفریدن. این بار نیز رهبری عزیز همچون 76، 84 و 88  از رای مردم و جمهوریت نظام دفاع کرد.

ام2. 2. اما ما برخلاف مدعیان دموکراسی نه تنها ادعای تقلب نکرده و سطلی را آتش نزدیم بلکه به رقبا و حامیانشان تبریک گفته و دست همکاری داده برخلاف آنان که با درگیری و اغتشاش و سطل های زباله به استقبال احمدی نژاد رفتند ما با جشن و پایکوبی به استقبال روحانی رفتیم. ما اکنون دکتر روحانی را رئیس جمهور همه می دانیم و امیدواریم دولت ایشان به جای پر کردن بیشتر جیب های قدرت و ثروت، جیب مردم را پر کند و در کنار رفع مشکلات اقتصادی و نیز رشد علمی و پویایی و نشاط، مایه امید مستضعفان جهان باشد.

3.      اما دلایل پیروزی روحانی:

  • دوستان ولایت مدار با پیروزی احمدی نژاد در سال 84 کار را تمام شده دانسته و به نوعی آن را به دولت سپرده و به جای کار و همت مضاعف، آسوده خیال و منفعل شدند. حتی در دانشگاهها هم از دوستان بخاری بلند نمی شد. ما در شرایط سخت احساس مسئولیت بیشتری کرده و به خود می آییم غافل از این که نبرد آغاز شده و آقا خیلی وقت است که آماده باش داده اند.

  • و اما محمود! محمود علی رغم کارهای و توفیقات بسیار و بازگرداندن قطار انقلاب به ریل اصلی خود، در دولت دهم از اصول و اخلاق فاصله گرفته و وارد حاشیه شد و لجوجانه تشخیص خود را بالاتر از قانون دانست و عملاً در دو سال اخیر کشور را در گرانی و بیکاری رها کرد که شاید همه ی این نتیجه ارادت به انسانی از نظر او در حکم انسان کامل در برابر رهبری بود به علاوه غرور! از طرف دیگر سایر اصولگرایان در مجلس تعامل لازم با دولت را نداشته و بعضاً چوب لای چرخ دولت گذاشتد و همچنین بعضی از دوستداران نظام و یاران نخستین وی در اثر بی مهری محمود، به کلی او را در میان هجمه روزانه باند های ثروت و قدرت و نیز نزدیکان ناموجه تنها گذاشتند و شد آنچه نباید می شد.  

  • بعضی از دوستان معتقدند که هر چند جمع آرای اصولگرایان کمتر از روحانی است ولی با این فرض که 30 درصد آرا مردم در روز آخر مشخص می شود و نصیب کاندیدایی خواهد شد که جو عمومی کشور به آن سمت است، در صورت ائتلاف پیروز می شدیم و ... غافل از اینکه چنین فرضی صحیح نیست و همان مردمی که کاری به اصولگرا و اصلاح طلب ندارند سال 84 از سیاسی کاری و بی عدالتی خاتمی به تنگ امده و به امید تغییر به احمدی نژاد رای دادن، همان مردم سال 92 خسته از تورم و گرانی به روحانی رای دادن.

4.      3. در کنار عوامل بالا شاید مهم ترین ضعف گفتمان انقلاب اسلامی نکته ای بود که دکتر جلیلی چند روز پیش در جشن حافظان جمهوری دینی گفتند: «اگر بخواهم آسیب شناسی از انتخابات داشته باشم، شاید یک ضعف ما این بود که نتوانستیم این اقناع را ایجاد کنیم که گفتمان ‏اسلام، انقلاب و مقاومت می تواند موجب پیشرفت شود، نتوانستیم این را به صورت اقناعی و اثباتی بیان کنیم. این ضعف را ‏باید در مسیر حرکتمان برطرف کنیم.‏»

5.      4.به گمان من دلیل اصلی ناکامی بالا، عدم تولید علم و الگوی مناسب  اسلامی-ایرانی پیشرفت در زمینه های مختلف علوم انسانی و طبیعی برای مراحل اولیه است. در هر حال ما هنوز در شرایط بدر و خیبریم، امیدوارم به مالک نگویند برگردد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۲
هادی رزمجوئی

1. حضور 6 ساله دکتر سعید جلیلی در راس شورای عالی امنیت ملی کشور نه تنها از وی یک دیپلمات با تجربه ساخته است، بلکه بواسطه حیطه وظایف وی و لزوم اشراف بر امنیت ملی کشور، او را به مدیری توانا و آگاه نسبت به شناخت نقاط قوت و ضعف و مدیریت کلان کشور  تبدیل کرده است.

جلیلی فارغ از تجربه ی حضورش در وزارت امور خارجه، بیشتر بواسطه مذاکرات مهم هسته ای سالهای گذشته با سران اتحادیه اروپا، اشراف کم نظیری بر سیاست خارجی و شناخت غرب دارد. وی در عمل علوم سیاسی را تا مقطع دکترا آموخته و "غرب نظری" را در دوران تحصیلش از عمق جان درک کرده است؛ از طرف دیگر به سبب تجربه مذاکرات پی در پی با غربی ها در سالهای گذشته، "غرب عینی" را هم کامل و بدون چون و چرا می شناسند؛ از این رو همواره به جای "تنش زدایی" و دیگر رویکردهای "منفعلانه" در برابر غرب، از "تهدید زدایی" و سیاست خارجی "پیشرونده" نسبت به اروپا و امریکا سخن می گوید؛ به دنبال سیاست خارجی فعال و پویا در برابر همسایگان و دیگر کشورهای جهان است و به خوبی معنا و ضرورت مقاومت و پایداری در برهه کنونی در برابر دشمنان ملت را درک می کند.

2. جلیلی در راس جایگاهی قرار دارد که بواسطه وظایف تعریف شده و حقوقی خود، با مشکلات ریز و درشت کشور آشناست.  وی در واقع دبیر جلساتی است که اعضای آن را مدیران ارشد کشور تشکیل می دهند: روسای سه قوه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح ، فرمانده ارتش، فرمانده سپاه پاسداران، وزیر کشور، وزیر اطلاعات، وزیر دفاع و وزیر امور خارجه و ... لذا بدیهی است که طرح اصلی ترین چالش ها و مهم ترین موضوعات مربوط به اداره کشور بخشی از تجربه روزانه سعید جلیلی باشد، طبیعی است که وی طی حضور 6 ساله خود در این جایگاه، هم با چالش های سیاسی- امنیتی کشور آشنا باشد و هم با مسایل مربوط به اقتصاد و فرهنگ، و زمانی این تجربه ارزشمند تر می شود که توجه داشته باشیم 6 سال گذشته،‌ سالهایی بوده است که مهم ترین دوران مدیریت کلان نظام سپری شده است.

فتنه 88، تحولات منطقه و جهان و هم چنین مذاکرات هسته ای ایران با اتحادیه اروپا، بخشی از تجارب ارزشمندی است که سعید جلیلی بواسطه حضور در راس شورای عالی امنیت ملی کشور  بدست آورده و به همین خاطر به محرمانه ترین و جزیی ترین داده ها و تحلیل ها اشراف کامل دارد و بدون تردید این نقطه قوت می تواند به عنوان یک برگ برنده مدیریتی کلان برای جلیلی جهت اداره کشور در دولت آینده باشد.

3. جلیلی نه تنها به سبب جایگاه خاص خود در سالهای اخیر، شخصا فردی با تجربه و آگاه نسبت به اداره کشور شناخته می شود بلکه نخبگان و مدیران کارآمد و متعهد پرشماری آماده یاری رسانی به او جهت مدیریت کشور و اقدمات اجرایی بزرگ هستند.

فارغ از پشتوانه های معنوی گرانقدری مانند علامه مصباح یزدی و آیات عظام زابلی، خزعلی  و ... نخبگان شناخته شده ای مانند حجه الاسلام میرباقری، حجه الاسلام آقاتهرانی، حجه الاسلام رجبی، حجه الاسلام پناهیان، دکتر اصغر طاهرزاده، حجه السلام نبویان، حجه الاسلام رهدار و مدیران اجرایی و باتجربه ای چون دکتر پرویز داوودی (معاون اول رییس جمهور در دولت نهم و استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی)، دکتر کامران باقری لنکرانی (وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم) دکتر علی باقری (معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور)، مهندس پرویز فتاح (وزیر نیروی دولت نهم و مسئول بنیاد تعاون سپاه)، دکتر مسعود میرکاظمی (وزیر بازرگانی دولت نهم، وزیر نفت دولت دهم و رییس کمیسیون انرژی مجلس نهم)، دکتر محمد سلیمانی (وزیر ارتباطات دولت نهم و استاد مخابرات دانشگاه علم و صنعت)، مهندس محمد رضا اسکندری (وزیر کشاورزی دولت نهم و  مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر)، دکتر رضا تقی پور (وزیر ارتباطات دولت دهم)، دکتر علی اصغر زارعی (معاون سابق وزیر نفت و نماینده مجالس هشتم و نهم)، مهندس سید مهدی هاشمی (رییس سازمان مهندسی کشور، سرپرست وزارت کشور در دولت نهم و نماینده مجلس نهم)، دکتر غلامحسین رضوانی (قائم مقام معاونت راهبردی رییس جمهور)، دکتر هادی زاهدی وفا (استاد اقتصاد و معاون وزیر اقتصاد در دولت نهم) و ... را می توان پشتوانه های مدیریتی و اجرایی دکتر سعید جلیلی دانست.

4. از طرف دیگر، جلیلی فردی است که برای اداره کلان کشور "برنامه" دارد و رویکردهای کلان برای مدیریت نظام را بهتر از خیلی افراد دیگر می داند و تیمی از نخبگان مختلف برنامه های مدونی برای دکتر جلیلی آماده کرده اند که در مقام محتوا غنی تر و  واقع بینانه تر از برنامه های بسیاری دیگر از نامزدهاست زیرا حاصل سالها تجربه مدیران ارشد کشور در اجرا و پژوهش های علمی- دانشگاهی است؛  بویژه در  عرصه اقتصاد که  در حال  حاضر الویت اصلی مدیریت کشور است. وی هم چنین روحیه اصلاح بسیاری از ساختارها و بروکراسی زائد کشور را دارد که به عنوان نمونه می توانید بخشی از برنامه های وی در این باره را اینجا بخوانید

5. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در حالی برگزار می شود که شرایط منطقه و جهان طی سه دهه گذشته بسیار متفاوت است؛ تحولات بوجود آمده در بسیاری از کشورهای عربی به همراه فراز و فرودهای پرونده هسته ای ایران طی سالهای اخیر در حالی صورت گرفته است که همزمان اتحادیه اروپا و امریکا سخت ترین شرایط اقتصادی و سیاسی خود را تجربه کرده اند؛ در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران که از 35 سال قبل داعیه دار الگوسازی برای مستضعفین جهان و مقابله با امپریالیسم بین المللی بوده است، در شرایطی به سر می برد که بیش از هر زمان دیگر نیازمند ادامه رویکرد "مقاومت" در عرصه جهانی است. رویکردی که علیرغم همه دشواری های 30 سال اخیر، دستاوردهای کم نظیری داشته است بگونه ای که امروز بخشی از هویت جمهوری اسلامی ایران در جهان را مقاومتش در برابر جریان استکبار تشکیل داده است.

در چنین شرایطی بدیهی است که انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از حیث آنکه منجر به پیروزی کاندیدایی شود که در افکار عمومی "نماد مقاومت" در خارج از مرزهای کشور باشد اهمیت مضاعفی دارد؛ سعید جلیلی دقیقا همان فردی است که در شرایط کنونی در داخل و خارج از کشور به این ویژگی شناخته می شود و جملات برخی از سیاستمداران ارشد اروپایی درباره او، این ادعا را تایید می کند.


در همین راستا خاویر سولانا رییس پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا در میزگردی که در فروردین  سال 92 در واشنگتن برگزار شد،‌ گفته بود : "سعید جلیلی اهل نرمش در مذاکرات نیست." ‌چندی بعد نیز کاترین اشتون مسئول فعلی سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار تعویض سعید جلیلی از مسئولیت مذاکرات هسته ای شده بود؛ چرا که وی را اهل امتیاز دادن به غرب نمی دانست؛ رویکردی که جلیلی در برابر غرب از خود نشان داده دقیقا خلاف آن چیزی است که پیش از وی در دوران حسن روحانی تجربه شده بود و هم باعث نقدهای فراوان گردیده بود و هم نتیجه مذاکرات آن سالها را تونی بلر نخست وزیر انگلیس بیان داشته بود: "میوه (اشغال) عراق را از دستان روحانی گرفتیم."

6. جلیلی به لحاظ روحیات شخصی، فردی با تقوا و کم حاشیه است. تا جای ممکن درباره مسایلی که در حیطه اختیاراتش نیست سخن نمی گوید و بدون حاشیه خاصی به دنبال انجام وظیفه تعریف شده خویش است. این نقطه قوتی است که یکی از بزرگترین نقاط ضعف رییس جمهور فعلی بود و هست.

از طرف دیگر جلیلی در بسیاری از نقاط قوت احمدی نژاد با او شباهت دارد. جلیلی ساده زیست و پرکار است و همین تشابه در نقاط قوت وی با احمدی نژاد باعث شده تا امروز مخالفان جلیلی که حرف جدید و مهمی برای نقد او ندارند،‌ به خاطر شباهت نقاط قوت جلیلی با احمدی نژاد، او را احمدی ن‍ژاد دوم بدانند؛ غافل از آنکه اگر قرار باشد با گفتن احمدی نژاد 2؛ کسی نقد شود باید این نسبت به کسی داده شود که در نقاط ضعف با احمدی نژاد اشتراک دارد در حالی که جلیلی دقیقا خلاف این روند بوده و هست و بسیاری از ضعف های احمدی نژاد را ندارد، کم حاشیه است، علاقه ای به تقابل بیهوده با افراد و جریان های دیگر ندارد، کنش های سیاسی وی نمادی از "عقلانیت انقلابی" است و سابقه و مواضعش نشان می دهد قانون برای وی فصل الخطاب است و از همه مهمتر عملکردش در سالهای اخیر نشان داده یکی از نزدیک ترین مدیران ارشد کشور به رهبر انقلاب در قول و فعل بوده است بگونه ای که سایت روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نیز نتوانست در یکی از تحلیل های اخیرش از این مساله چشم پوشی کند و در تحلیلی آغشته به عصبانیت نسبت به حضور جلیلی در انتخابات واکنش نشان داد و نوشت: " جلیلی از لحاظ شخصیتی بسیار به رهبر ایران نزدیک می باشد."

7. بعد از پایان اولین همایش حامیان جلیلی در سوم خرداد ماه، در جمع تعدادی از دوستان درباره شخصیت و رفتار جلیلی صحبت بود؛ آنچه به تحلیل مشترک همه دوستان تبدیل گشته بود، نمود عینی تقوا و اخلاص جلیلی بود. همه متفق القول بودند که اگر قرار باشد جلیلی پیروز این انتخابات باشد هیچ کدام از تلاش های ستادها و طرفداران و ... باعث این مساله نخواهد بود؛ اخلاص و روحیه عمل به تکیلف همان جلیلی شاه کلیدی است که می تواند منجربه هدایت دلهای مردم به سمت وی باشد چرا که وی نه مانند عده ای دیگر از سالها قبل ستاد انتخاباتی تشکیل داده است و نه به دنبال رفتارهای خاص و شعارهای دروغین برای کسب رای مردم است؛ به یاد دارم جلیلی در یکی از جلساتش با نخبگان اقتصادی گفت: "به من می گویند برخی از حرفها را اگر بزنم آرایم کم می شود،‌ اما واقعیت این است که اتفاقا باید خیلی از حقایق را به مردم گفت. اقتصاد ما و برخی دیگر از مشکلات ما نیازمند کارهای طولانی مدت و اصلاح ساختارهاست. حتی ممکن است من کاری بکنم که نتیجه اش 10 سال بعد و در یک دولت دیگر خودش را نشان بدهد، من همان کار را خواهم کرد و نمی گویم می خواهم اقدامی کنم که در دولت من نتیجه کوتاه مدتش را مردم درک کنند اما در دراز مدت به ضرر مردم باشد."

8. همه نکات مورد اشاره در این یادداشت به معنای اسطوره سازی، قدیس سازی و یا بدون عیب دانستن سعید جلیلی نیست. بدون تردید او هم مانند هر فرد دیگری کاستی هایی دارد؛ اما می توان ادعا کرد که جلیلی بهترین فردی است که در شرایط کنونی می تواند اداره کشور را بدست بگیرد. او اصلح این میدان است و باید برای معرفی بیشترش به مردم تلاش کرد.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۱۱
هادی رزمجوئی

باید از دو منظر به حضرت زهرا سلام الله علیهانظر افکند. یکی نظر به حقیقت باطنی آن حضرت و روایات دقیقی که این بُعد از حضرت را معرفی می‌کند و یکی هم به نقش تاریخی که حضرت علیها السلام به‌خصوص پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایفاء نمودند.

در نظر به نقش تاریخی حضرت زهرا سخنران در کتاب «بصیرت حضرت زهرا سلام الله علیها» که شرح خطبه آن حضرت در مدینه است. ابعاد نهضتی را که فاطمه سلام الله علیها شروع کرد تا اسلام حقیقی به فراموشی سپرده نشود مورد تحلیل قرار می‌دهد. ولی استاد طاهرزاده معتقد است تا حقیقتی باطنی و نوری حضرت زهرا سلام الله علیها درست شناخته نشود معنی و جایگاه نقش تاریخی آن حضرت نیز درست تحلیل نمی‌شود و آن‌چه فاطمه زهرا سلام الله علیهارا فاطمه کرده است، حقیقت باطنی آن حضرت است، و شناخت آن حقیقت، انسان را وارد معارفی بسیار گرانقدر می‌نماید که امثال افلاطون با طرح «مُثُل» و فارابی با طرح «عقل فَعّال» به دنبال شناخت آن حقیقت بودند و آن کاری که حکیمان با روش عقلی آرزوی آن را داشتند، پیامبران از طریق وَحی عملی کردند، و فاطمه سلام الله علیها یکی از آن حقایقی است که ارتباط با حقیقت یا بُعد باطنی آن حضرت موجب رسیدن به بصیرت‌هایی بس بزرگ در عالم معنا خواهد شد و در این کتاب مباحثی مطرح است که این بُعد اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

حالا شما حساب کنید ارتباط با حضرت زهرا(س) از طریق معرفت و محبّت به او چه نوری را به بشریت می‌رساند. متوجّه باشید که این‌ها خانوادة کرم‌اند و سائل را ردّ نمی‌کنند و اگر کسی طالب تجلّی انوار مقدس آن‌ها بود، او را محروم برنمی‌گردانند، آن‌ها تصرّف می‌کنند و تصرّف آن‌ها، انسان را آسمانی می‌کند. قلبی که غذایش تسبیح و تحمید و تهلیل و تقدیس است، اگر به ما نظر کند، چگونه قلب ما مفتخر به تسبیح و تحمید و تهلیل و تقدیس خداوند می‌شود! خدا می‌داند. مسلّم آن قلب به چیزهایی می‌رسد که با هزاران هزار کتاب و استاد نمی‌توان به آن‌جاها رسید.

از امام حسین(ع)سؤال کردند: پیامبر خدا(ص) دختران بسیاری داشته‌اند و آن‌ها بیشتر از فاطمه(س) با پیامبر(ص) به سربرده‌اند، ولی چرا این همه عظمت، مخصوص فاطمه(س) است؟ امام حسین(ع) می‌فرمایند: به جهت خلوص فاطمه(س)؛ یعنی حضرت زهرا(س) تمام وجودشان محو حق بوده و چنین وجود مقدسی که مظهر حق و متذکّر به حق است می‌تواند ما را حقّانی کند.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۰۵
سیده صفیه موسوی

امام خامنه ای: بیداری اسلامی پدیده شگرفی است که اگر به اذن‌الله، سالم بماند و ادامه یابد، قادر خواهد بود سر برآوردنِ تمدن ‌اسلامی را در چشم‌‌اندازی نه چندان دوردست، برای امت اسلامی و آنگاه برای جهان بشریت رقم زند.


امروز در دوران حرکتهاى امیدبخش بیدارى اسلامى، گاه صحنه‌‌هائى دیده میشود که نمایشگر تلاش عمله‌‌ى آمریکا و صهیونیسم براى تراشیدن مرجعیتهاى فکرىِ نامطمئن از یک سو، و تلاش قارونهاى شهوتران براى کشاندن اهل دین و تقوا بر سر بساط مسموم و آلوده‌‌ى خود، از سوى دیگر است. علماى دین و رجال دیندار و دین‌‌مدار، باید بشدت مراقب و دقیق باشند.


  دومین نکته، لزوم ترسیم هدف بلندمدت براى بیدارى اسلامى در کشورهاى مسلمان است؛ نقطه‌‌ى متعالى و والائى که بیدارى ملتها را باید سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائى این نقطه است که میتوان نقشه‌‌ى راه را ترسیم کرد و هدفهاى میانى و نزدیک را در آن مشخص نمود.
 
این هدف نهائى نمیتواند چیزى کمتر از «ایجاد تمدن درخشان اسلامى» باشد. امت اسلامى با همه‌‌ى ابعاض خود در قالب ملتها و کشورها، باید به جایگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست یابد. شاخصه‌‌ى اصلى و عمومى این تمدن، بهره‌‌مندى انسانها از همه‌‌ى ظرفیتهاى مادى و معنوى‌‌اى است که خداوند براى تأمین سعادت و تعالى آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. آرایش ظاهرى این تمدن را در حکومت مردمى، در قوانین برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئى به نیازهاى نوبه‌‌نوى بشر، در پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، در ایجاد رفاه و ثروت عمومى، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنى بر ویژه‌‌خوارى و ربا و تکاثر، در گسترش اخلاق انسانى، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و کار و ابتکار، میتوان و باید مشاهده کرد. نگاه اجتهادى و عالمانه به عرصه‌‌هاى گوناگون، از علوم انسانى تا نظام تعلیم و تربیت رسمى، و از اقتصاد و بانکدارى تا تولید فنى و فناورى، و از رسانه‌‌هاى مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بین‌‌الملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدن‌‌سازى است.


تجربه نشان داده است که اینها همه، کارهاى ممکن و در دسترس توانائیهاى جوامع ما است. نباید با نگاه شتابزده یا بدبینانه به این چشم‌‌انداز نگریست. بدبینى به توانائیهاى‌‌خود، کفران نعمت الهى است؛ و غفلت از امداد الهى و کمک سنتهاى آفرینش، فرو لغزیدن به ورطه‌‌ى«الظّانّین بالله ظنّ السّوء» است. ما میتوانیم حلقه‌‌ى انحصارات علمى و اقتصادى و سیاسىِ قدرتهاى سلطه‌‌گر را بشکنیم و امت اسلامى را پیشروِ احقاق حق اکثریت ملتهاى جهان که اینک مقهور اقلیت مستکبرند، باشیم.


تمدن اسلامى میتواند با شاخصه‌‌هاى ایمان و علم و اخلاق و مجاهدت مداوم، اندیشه‌‌ى پیشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامى و به همه‌‌ى بشریت هدیه دهد و نقطه‌‌ى رهائى از جهان‌‌بینى مادى و ظالمانه و اخلاقِ به لجن کشیده‌‌اى که ارکان تمدن امروزىِ غربند، باشد.


مطلب سوم آن است که در نهضتهاى بیدارى اسلامى باید تجربه‌‌ى تلخ و دهشتناک تبعیت از غرب در سیاست و اخلاق و رفتار و سبک زندگى، مورد توجه دائم باشد. کشورهاى مسلمان در بیش از یک قرن تبعیت از فرهنگ و سیاست دولتهاى مستکبر، به آفات مهلکى همچون وابستگى و ذلت سیاسى، فلاکت و فقر اقتصادى، سقوط فضیلت و اخلاق، عقب‌‌ماندگى خجلت‌‌آور علمى، دچار شدند؛ و این در حالى بود که امت اسلامى از سابقه‌‌اى افتخارانگیز در همه‌‌ى این عرصه‌‌ها برخوردار بود.


این سخن را نباید به معنى دشمنى با غرب دانست. ما با هیچ گروهى از انسانها به خاطر تمایز جغرافیائى، دشمنى نداریم. ما از على (علیه‌‌السّلام(  آموخته‌‌ایم که در باره‌‌ى انسانها فرمود « امّا اخ لک فى الدّین او نظیر لک فى الخلق » ادعانامه‌‌ى ما، علیه ظلم و استکبار، و تحکّم و تجاوز، و فساد و انحطاط اخلاقى و عملى است که از سوى قدرتهاى‌‌استعمارى  و استکبارى بر ملتهاى ما وارد شده است. هم‌‌اکنون نیز تحکّمها و دخالتها و زورگوئیهاى آمریکا و برخى دنباله‌‌روانش در منطقه را در کشورهائى که نسیم بیدارى در آنها به طوفان قیام و انقلاب بدل شده است، مشاهده میکنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۱۷
هادی رزمجوئی

پژوهشگران دانشگاه آلاباما موفق شدند با ترکیب فناوری نانوفتونیک با طیف‌سنجی نوری رایج، نوعی طیف‌سنج نوری با قابلیت حسگری و اندازه‌گیری طیف‌نوری بسازند. پژوهشگران دانشگاه آلاباما موفق شدند با ترکیب فناوری نانوفتونیک با طیف‌سنجی نوری رایج، نوعی طیف‌سنج نوری با قابلیت حسگری و اندازه‌گیری طیف‌نوری بسازند.


جونگ پنگ گو، استادیار رشته مهندسی برق و اپتیک این دانشگاه اخیرا دستگاه فتونیک نانومقیاسی ساخته که به ابرنانوساینده موسوم شده است، در این پروژه دانشجوی دکترای ایشان هایشنگ لونگ نیز همکاری داشته است. با ساخت این ابرنانوساینده، گروه تحقیقاتی گو ابزار جدیدی برای حسگری نوری ارائه کرده است که به این دسته تجهیزات، حسگری طیف‌سنجی گفته می‌شود. 

دستگاه‌های طیف‌سنجی رایج می‌توانند طیف‌های نوری را اندازه‌گیری کنند. حسگرهای نوری رایج نیز از نور برای تعیین درصد مواد شیمیایی استفاده می‌کند. حسگر طیف‌سنجی یک طیف سنج نوری است که می‌تواند حسگر شیمیایی نیز باشد این دستگاه قادر است پاسخ‌های نوری را اندازه‌گیری کند. پاسخ‌های نوری معمولا توسط پیوندهای شیمیایی کنترل می‌شود. ساخت اولین سیستم حسگری طیف‌سنجی مجهز به لبه‌های فلزی نانومقیاس اولین بار در سال 2011 در نشریه Optics Letters گزارش شد. ساخت حسگر طیف‌سنجی با حفره‌های نانومقیاس نیز در سال 2012 در نشریه Optics Express گزارش شد.

نانوساختارهای دوره‌ای حاوی نانولبه، ساختارهایی هستند که روی آنها برجستگی‌های نانومقیاسی وجود دارد. از آنجایی که این نانوساختارهای کوچکتر از طول موج نور هستند با چشم غیرمسلح نمی‌توان آنها را دید. اما نور می‌تواند این نانوساختارها را حس کند در طول موج مشخصی، نور جذب این نانوساختارها می‌شود. به این پدیده رزونانس نوری نانوساختاری گفته می‌شود که یک پدیده نوری محسوب می‌شود.

رزونانس نوری نانوساختارها توسط طیف‌سنج نوری اندازه‌‌گیری می‌شود با ایجاد یک الگوی شبکه‌ای نانوساختاری، این تیم تحقیقاتی موفق شدند شبکه‌ای با قابلیت پراش بالا ایجاد کنند. پراش‌های انجام شده توسط این نانوساختار می‌تواند توسط آرایه‌ای از شناساگرهای نوری اندازه‌گیری شود، با این کار دیگر نیازی به طیف‌سنج نوری نیست.

با استفاده از یک پلیمری که دارای قابلیت نگارش با پرتو الکترونی است، می‌توان الگوی مورد نظر را روی آن ایجاد کرد. این پلیمر به‌صورت ماسک عمل می‌کند و با استفاده از فرآیند اچ کردن یونی می‌توان الگوی مورد نظر را از پلیمر به فلز نازک زیرلایه منتقل کرد.

filereader.php?p1=main_9d6be7a965e8692cd
محققان الگوی مذکور را روی فیلم نازک از جنس طلا ایجاد کردند این فیلم روی بستری از جنس شیشه قرار دارد. ضخامت فیلم طلا 60 نانومتر می‌باشد و حفره‌های موجود در آن تقریبا 100 نانومتر است. حفره‌های موجود در سطح این ساختار موجب پلاسمون سطحی می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۱۹
هادی رزمجوئی

20 فروردین؛ پرواز سید مرتضی آوینی، او که پرواز آموخته بود!

«حریم عشق کربلاست،و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته است؟
و چگونه از جان نگذرد آنکس که میداند جان بهای دیدار است؟
گردش خون در رگهای زندگی شیرین است، اما ریختن آن در پای محبوب شیرین تر است.
سوختن کمال عشق است ، اما آنان که سوختن پروانه را در اتش کمال عشق میدانند؛ کجایند که سوختن انسان در آتش عشق را به نظاره نشینند.»

 

«کره زمین خسته است. بشر بعد از قرن ها زمین گرایی و خودپرستی احساس می کند که نیازمند عالم معناست. او این عالم را دوباره باز خواهد یافت و به آن باز خواهد گشت.»

«تاریخ تمدن ، آن سان که غربی ها نگاشته اند ، تاریخ غلبه انسان ها بر طبیعت است درجهت تمتعی مسرفانه. آنان ، به مقتضای همین روح عصیانگری که در بشر امروز دمیده شده است ، انگاشته اند که پیشینیان نیز غایتی جز این نداشته اند و لذا از حقیقت وجود انسان بر کره خاک غفلت کرده اند.

حیات انسان در این سیاره کوچک که سفینه ای آسمانی بر پهنه اقیانوس بیکران فضای اثیری است ، تاریخ دیگری نیز دارد که «تاریخ باطنی» اوست ؛«تاریخ تمدن» تاریخ حیات ظاهری انسان و «تاریخ انبیا » تاریخ حیات باطنی او .

تاریخ سلاطین، نیز تاریخ قدرت طلبی ها و تعارض هایی است که بر خود بینی و خود پرستی و استکبار انسان ها بنا گشته است و این تاریخ نیز از آنجا که متعرض حیات باطنی انسان ها نمی گردد  نمی تواند مو جودیت انبیا و او صیا و اسباط ایشان و معماران خانه حقیقت را معنا کند و بنابراین ، هرگز نباید توقع داشت که در تاریخ تمدن و یا تاریخ ها ی مدون رسمی شان و قدر بزرگانی  چون حضرت امام (ره) که «معماران خانه حقیقت  وجود بشر» بوده اند شناخته گردد.

و بالاخره ، اگر چه تاریخ تمدن و تاریخ سلاطین معماران خانه حقیقت و احیاگران حیات باطنی بشر را فراموش کرده اند ، اما «تاریخ حیات باطنی انسان» از ظاهر غفلت نکرده است.ظاهر جلوه باطن است و حجاب او ،و اهل نظر می دانند  که اگر روزی حتی قرار شود که تاریخ حقیقی حیات ظاهری بشر را نیز بنویسند باید آن را بر اساس تحو لات باطنی انسان در طول تاریخ ، یعنی تاریخ دین و یا تاریخ انبیا معنا کنند . باید تاریخ جهان را از نو نگاشت، تا انسان بداند که حقیقتا بر او چه گذشته است.»

«شهدا از دست نمی‌روند، بلکه به دست می‌آیند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۲ ، ۰۵:۰۰
هادی رزمجوئی