گفتگوهایی متفاوت و دیدنی با رضا امیر خانی و دکتر صادق زیباکلام در نقطه مشترک
گفتگوهایی متفاوت و دیدنی با رضا امیر خانی و دکتر صادق زیباکلام در نقطه مشترک
از تأثیرگذارترین فیلسوفان غرب، رنه دکارت، فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی است؛ تا آن جا که وی را پدر فلسفه جدید نامیده اند. عوامل زیادی باعث شد دکارت شایسته چنین عنوانی گردد که شاید مهم ترین آن بنیانگذاری خودبنیادی بشر یا «سوبژکتیویسم» می باشد. در زیر ضمن معرفی و تبیین خاستگاه سوبژکتیویسم به بررسی نتایج و پیامدهای آن در فلسفه و به تبع آن در علم و تکنولوژی می پردازیم.
دانلود: نماهنگ «صوت الحسین» باسم کربلائی، همراه با زیر نویس فارسی
تمام دنیا سکوت می کند و به صدای حسین گوش می دهیم/ درود به صدای تو، محبوبم ای حسین
به یاران نگاه می کنم هنگامی که مانند ستاره افتادند/ درود به یاران تو، محبوبم ای حسین...
کنار آن غیور، چشمانم به نهر آب افتاد/ درود به چشمان تو، محبوبم ای حسین....
دانلود: نوای «زنده باد مهدی بن عسکری/زنده باد رهبرم سیدعلی»/ انجوی نژاد
یا حسین، کربلا کربلا، یا حسین
مرگ بر امیه می گم، ذکر یا رقیه می گم....
زنده باد نعره های حیدری/ زنده باد نغمه های مادری/ زنده باد مهدی بن عسکری/زنده باد رهبرم سیدعلی...
مرگ بر شمر و خولیِ زمان/مرگ بر ظلم بی حد و امان/مرگ بر ابن سعد نانجیب/مرگ بر آمریکای برفریب...
با تحلیل رویدادهای پیش از سال 61 هجری مشخص می شود که تفکری بر جامعه اسلامی حاکم شد که دینی را که آمده است تا جان ها را به عالم معنا و حقیقت مطلق متصل گرداند را تا آنجا می خواهند که دنیایشان را آباد کند! آنان به جای این که دست دین را بگیرند و بالا روند، برعکس پای دین را کشدند و پایین آوردند. جریان مادی شدن دین، در نهایت موجب شد مردمی مسلمان و ظاهراً دیندار، امام زمان خود یعنی دین مجسم را به همراه بهترین یارانش به شهادت برسانند. در نوشتار پیش رو ریشه های این تفکر را در مسیحیت و نیز از صدر اسلام تا قیام عاشورا را بررسی کرده و سپس به نمونه های آن در دنیای امروز خواهیم پرداخت.
سرآغاز مادی شدن مسیحیت و اسلام
علامه طباطبایی در کتاب «معنویت تشیع» ریشه های مادی شدن دین در مسیحیت و اسلام را معرفی کرده و معتقدند آغاز آن در مسیحیت با مطرح شدن «حلول» بود که مسیحیان به قصد بالابردن مقام حضرت مسیح (ع)، خدا را پائین آوردند. «کلیسا از همان روزی که قدرت به دست آورد و پناهگاه عالم مسیحیت شناخته شد تعلیمات خود را بر اساس «حلول» بنا کرد. جای تردید نیست که این تعلیم، مقام خداوند و الوهیت را در وجود مادیِ محدودِ حضرت مسیح قرار داد.»[1] در حقیقت خدای بی نهایت با طرح موضوع حلول در انسان، محدود و محصور شد. در این صورت به جای آن که نظرِ افراد به آسمان معنویت و حقایق غیبی معطوف گردد، به انسانی میافتد که خدا در او حلول کرده. بارزترین تبعات مادی شدن مسیحیت، استیلاء و استبداد دینی کلیسا و قداستبخشیدن به حاکمان و سلاطین بود. زیرا یک ملت نمیتواند بدون ارتباط با امور قدسی زندگی کند، حال که عالَم قدس از منظر و توجه افرادِ جامعه به کنار رفت، زمینیان را به عنوان قدیسان میپذیرند.
در بخشی از توافق نامه ژنو 6آمده است:
فراهم کردن اطلاعاتی مشخص برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از جمله اطلاعات مربوط به طرح و نقشههای ایران برای تأسیسات هستهای، توصیف و شرحی کامل از ساختمان هر یک از سایتهای هستهای، توصیف و شرحی کامل از گستره عملیاتهای هر یک از تأسیساتی که به طور خاص به فعالیتهای هستهای مشغول هستند، اطلاعات در مورد معادن و شرکتهای نورد اورانیوم و اطلاعات در مورد مواد منبع. این اطلاعات ظرف مدت 3 ماه پس از پذیرش انجام این اقدامات، فراهم میگردد.
· تسلیم یک پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) به روز شده از راکتور اراک، که در آژانس بینالمللی انرژی اتمی با عنوان IR-40 شناخته میشود، به آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
· برداشتن گام در جهت توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور اعمال پادمانهای آژانس در مورد راکتور اراک، که در آژانس بینالمللی انرژی اتمی با عنوان IR-40 شناخته میشود.
· در هنگامی که بازرسان آژانس برای تأیید اطلاعات طراحی، تأیید داشتهها در خلال بازرسیها، تأیید داشتههای فیزیکی و نظارتهای سرزده، حضور ندارند، ناظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه خواهد داشت تا بایگانی آفلاین دوربینهای مستقر در فردو و نطنز را بررسی کند.
· بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دارد به موارد زیر دسترسی داشته باشد: کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاههای تولید چرخنده سانتریفیوژ و تأسیسات ذخیره سازی؛ و معادن و شرکتهای نورد اورانیوم.
فارغ از نقاط قوت و ضعف توافق ژنو 6، لازم است نهادهای مسئول با هوشیاری بیشتری در حفاظت از دانشمندان و سایت ها ی هسته ای در برابر سرویس های اطلاعاتی غربی که اینک دستی گشاده تر دارند، به عمل آورند.
خصوصاً که این روزها (8آذر) سالگرد شهادت دکتر مجید شهریاری است. دانشمندی که غنی سازی 20 درصد را مدیون روحیه ی بسیجی و تلاش های خستگی ناپذیر او در سایه ی پرتو ایمان و توکل به عنایت الهی هستیم. در شرایطی که آرژانتین تحت فشار آمریکا و اسرائیل دیگر اورانیوم 20 درصد به ما نمی داد، اورانیوم 20درصدی که برای تولید رادیوداروهای بیماران خاص موردنیاز راکتور تحقیقاتی تهران بود، ایشان توانسته بود با اتصال دو آبشار 164 سانترفیوژی به یکدیگر (328 سانترفیوژ) و دستیابی به فرمول پبچیده تزریق اورانیوم 5 درصد به اولین سانترفیوژ، این دستاورد را برای ایران به ارمغان آورد. همچنین وی با پی بردن به فرمول ساخت صفحات سوخت ( برای تبدیل شدن اورانیوم 20 درصد به سوخت) ایران را در تولید سوخت 20 درصد خودکفا کرد. حدود چهار ماه بعد از این که ایران در میان بهت و حیرت غرب اعلام کرد به غنی سازی 20 درصد دست یافته است، دکتر شهریاری توسط تیم های تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی ترور شد.
شاید کتاب «کتاب باید هلو باشد» را که مجموه بیانات امام خامنه ای در مورد کتاب و کتابخوانی است را خوانده باشیم و یا شاهد تعجب ناشران کتاب از اطلاعات ایشان در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بوده ایم. ایشان بارها در سخنان خود به شیوه کتابخوانی و علاقهمندیشان به کتاب سخنانی را مطرح کردهاند، از مطالعه کتاب پیش از خواب که بهعادت هر شبشان تبدیل شده است، تا مطالعه کتاب در اتوبوس در سالها پیش از انقلاب، در فاصله تهران تا مشهد از جمله خاطراتی است که ایشان درباره کتاب یاد کردهاند.
اما روایت حداد عادل از کتابخوانی رهبر انقلاب:
در هر موضوعی که مخاطب بحث داشته باشد، کتابهایی را برای ارجاع به آنها معرفی میکنند، که بسیاری از این کتابها در کتابخانه شخصی معظمله نیز موجود است.یکی از عادتهای کتابخوانی ایشان این است که با اتمام مطالعه کتاب، نظر خود را در حد یک صفحه درباره کتاب نوشته آن را بههمراه کتاب در قفسه کتابخانه قرار میدهند، بهگونهای که برای خواننده آگاهی از نظر ایشان درباره کتاب بهسرعت با خواندن آن کتاب امکان پذیر است. رهبر انقلاب یک خواننده فعال کتاب هستند، مطالعه ایشان انفعالی نیست، ابتدا هر کتاب را ارزیابی میکنند، نیت و انگیزه نویسنده از نگارش کتاب، ترجمه، قلم و نثر کتاب و حتی ظاهر کتاب را نیز بررسی میکنند، میتوان گفت رهبر انقلاب با کتاب زندگی میکنند.
آقای خامنهای غیر از فقه و اصول و معارف اسلامی که در سنت تحصیلی ایشان، رسمی و درسی بوده و جزو مطالعات تحقیقی و پژوهشی ایشان به حساب میآید، از ابتدای زندگی میدان وسیعی را برای مطالعه پیش چشم داشتهاند، همین قلمروهای مطالعاتی هم پیکره اصلی کتابخانه شخصی ایشان را شکل میدهند. از خصوصیات ایشان در کتابخوانی، مداومت است. گذشته از مطالعات کاری در مورد موضوعات اساسی کشور، ایشان نوعاً شبها پیش از خواب مطالعه میکنند؛ یک مطالعه سبک. این غیر از مطالعه سنگینی است که برای درس خارج فقه یا ایراد یک سخنرانی میکنند. مطالعه آخر شب برای ایشان در واقع برای رفع خستگی و بهعنوان تفریح ذهنی مطرح است. البته مطالعه سبک ایشان جزو مطالعات سنگین ماهاست!
ما در تاریخ افراد رشید ایران ، شخصی رو داریم که احتمالاً
همه اسمش رو شنیدید « یعقوب لیث صفّار » از سرداران ایرانیست . آدمی
که خیلی رشید بود ایشون فرمانده لشکر بود . در یکی از جنگها گفت : برید برام آمار
بیارید ، که الان ما می خوایم حمله کنیم ، چقدر نیرو داریم ؟ رفتند و برگشتند ،
گفتند : نهصد هزار سرباز آماده داریم . می گن : یعقوب لیث صفّار زیاد آدم مذهبی هم
نبود ، یه شیعه عادی بود . دیگه سرداران توی حکومت های این تیپی آدمهای علیه
السلامی نبودن . می
گن : همین جوری که روی اسب نشسته بود ، صورتش قرمز شده ، چشمهاش بهم ریخته ، دیدن
آرام آرام اشک جاری شد و بعد عجیب گریه کرد
.
از اسب پیاده شد ، نشست روی خاک گریه کردن . خب ، کسی جرأت
نمی کنه بره ببینه چِشه ؟! تا حالا کسی گریه سردار ایران رو ندیده بود . یک سردار
برای خودش ضعف می دونه که در مقابل لشکریانش گریه کنه
. بعد که گریه تمام شد ، آرام شد ، گفتند : آقا ! اتفاقی
افتاد ؟ ما که حرف بدی نزدیم ، جسارت نکردیم ، گفتیم نهصد هزار سرباز داریم .
گفته بوده یک لحظه یاد صحرای کربلا افتادم . گفتم : اگر
این نهصد هزار تا اونجا بودن ، اجازه نمی دادم پسر فاطمه(ع) رو تیکه تیکه کنند . (یا لیتنی واقعی )
خدا شاهده بعضی وقتها انگیزه ای که بچه رزمنده ها شب
عملیات میگرفتن از همین جملات بود . که آقا بریم تا نشون بدیم اگر ما بودیم چه می
کردیم .
ده بار تانک از روی ما رد شه ، خورد بشیم ، له بشیم تا به
خدا بفهمانیم مرد عمل هستیم که می گیم « یا لیتنی کنت معکم» همین یه اتفاق مقدس در زندگی یعقوب لیث
صفّار افتاده . مراجع تقلید و اولیای خدا و علمای اون زمان که با یعقوب لیث صفّار
هم رده و هم عصر بودن ، بعد از اینکه فوت کرد ، در خواب دیدنش که داره در اعلی
علییّن می چرخه ، گفتن : بهت نمی خوره اینجا [باشی] . گفت : نمی خوره ، اما یک یا
لیتنی کنت معک واقعی گفتم اباعبدالله(ع) به محض اینکه مردم ، دستم رو گرفت .
باید همیشه توی ذهن بچه شیعه آرزوی جهاد و شهادت بچرخه .
آرزویی که به زندگیش لطمه نزنه ، انگیزه هاش رو کم نکنه . ولی واقعاً توی خط این
باشیم . درسی که از محبت اباعبدالله(ع) می گیریم . اینقدر محبت قویه که باید آرزو
داشته باشی که بتونی یک روزی در کنار امامت از مرام خودت دفاع کنی . همیشه آرزوت
این باشه . بزرگترین آرزوت این باشه . اگر یک روزی بگذره و اون روز بزرگترین آرزوت
شهادت نباشه ، باختی . ولو اینکه نود سال عمر کنی ، هیچ جنگی هم نبینی ، خیلی عادی
بمیری . یه روز رو باختی .
هر وقت یه آرزویی توی ذهنت اومد ( مادی یا معنوی )
بلافاصله ذهنت رو سمت شهادت ببر که آقا اصلیش اینه . اول شهادت ، بعد اگر اینها هم
اومد ، اومد .
باید بزرگترین آرزوی دختر و پسر ما این باشه . نه فقط
مردها !
خدایا ! می شد ما اونجا بودیم ؟ این مرور ذهنی باعث می شه
که یواش یواش تو حسینی بشی . وقتی حسینی شدی ، تازه می فهمی که اربابت چقدر در
دنیا و آخرت به دادت خواهد رسید .
در جمهورى اسلامى، هر جا که قرار گرفتهاید، همانجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همهى کارها به شما متوجه است.
چند ماه قبل از رحلت امام (رضواناللَّهعلیه)، مرتب از من مىپرسیدند که بعد از اتمام دورهى ریاست جمهورى مىخواهید چهکار کنید. من خودم به مشاغل فرهنگى زیاد علاقه دارم؛ فکر مىکردم که بعد از اتمام دورهى ریاست جمهورى به گوشهیى بروم و کار فرهنگى بکنم. وقتى از من چنین سؤالى کردند، گفتم اگر بعد از پایان دورهى ریاست جمهورى، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتى، سیاسى گروهان ژاندارمرى زابل بشوم - حتّى اگر به جاى گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچهام را مىگیرم و مىروم! واللَّه این را راست مىگفتم و از ته دل بیان مىکردم؛ یعنى براى من زابل مرکز دنیا مىشد و من در آنجا مشغول کار عقیدتى، سیاسى مىشدم! به نظر من بایستى با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در اینصورت، خداى متعال به کارمان برکت خواهد داد
امام خامنه ای، 5 اسفند 70
خدا آری روزگار نه!
یکی از یاران امام هادی(ع) که بر اثر تصادف با حیوانی صدمه دیده بود، بر آن حضرت وارد شد و با اشاره به زخمهایی که برداشته بود، به روزگار بد میگفت. آن حضرت، خطاب به او سخنی به این مضمون فرمودند: روزگار را ملامت نکن؛ زیرا همه حوادث عالم به دست خداوند است و روزگار هیچ نقشی در پیدایش امور ندارد و غیر خداوند به گونه مستقل در زندگی مردم مؤثر نیستند و نیز فرمودند: « لاتَعُدْ و لاتَجْعَل للایام صنعاً فی حکم الله؛ یعنی برای روزگار اثر و نقشی در حکم خداوند، به حساب نیاور و قرار مده»
زیباتر از زیبایی
و اَجْمَلُ من الجمیل قائِلُهُ، و اَرْجَحُ من العلم حامِلُهُ، وَ شَرٌّ مِنَ الشَرِّ جالِبُه، وَ اَهُوَلَ مِنَ الهَوْلِ راکِبُهُ؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)
بهتر از نیکی، نیکوکاری است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناکتر از وحشت، آورنده آن است.
حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند.
حاج آقا مجتبی تهرانی: امشب فقط دعا کنید **** امشب را قدر بدانید
این روایت، عظمت شب عرفه را می رساند. به حسب ظاهر امشب شب عرفه است؛ لذا امشب را قدر بدانید! اولین مسأله ای که در امشب تاکید شده، «دعا کردن» است و در روایت دارد: دعا کنید! دعای خیر کنید! و بدانید که این دعاها به اجابت می رسد.
درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند: سریعترین دعایی که به هدف اجابت می رسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش می کند و پشت سر او برایش از خدا خیر می خواهد؛ نه در حضورش.
از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا امشب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید و هم به اعمال صالحه مشغول شوید! این را هم بدانید که دعاهایی که می کنید اگر برای دیگران باشد، چیز بیشتری نصیبتان می شود
روایتی دیگری از زین العابدین صلوات الله علیه آمده که؛ در آن روایت آمده است که روز عرفه بود و حضرت دیدند که سائلی دارد از مردم، یعنی غیر خدا، درخواست میکند؛ حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا تقاضا و درخواست میکنی!؟ و حال آنکه امید میرود در چنین روزی فضل الهی شامل طفلهایی شود که در رحم مادر هستند. امید است که اینها خوشبخت و سعادتمند شوند.