نگرشی به کربلا با چشم عقل و عاطفه
از آنجایی که حکایت شهیدان، حکایت فروزندگی انسانهایی است که فروزندگی را به انتها رساندند و از طریق خون خود نامهای برای ما نوشتند و ما همواره در هر سال با یاد آنان آن نامه را میخوانیم تا از فروزندگی عقب نمانیم .
1- هفت نفری که در کوفه از موانع دشمن گذشته وخود را به امام رساندند عبارتند از: انس بن حرث، حبیب بن مظاهر اسدی، مسلم بن عوسجه سعدی اسدی، جبلة بن علی بن شیبانی، زیاد بن عریب حنظلی، حنظة ابن اسعد شبانی و حبشی بن قیس نهمی.
هفت نفری که علی رغم ممانعت دشمن و راههای بسته، خود را به حسین(ع) رساندند و نشان دادند کسی که به پشتوانه ایمان و خرد، متوجه زمانهای شده که انسان را دعوت به مهمترین اقدام میکند، هیچ مانعی را به رسمیت نمیشناسد که از راه خود برگردد.
2- آن کس که رغبتش به امام و مولای خود به اندازه رغبتش به حقیقت شد دیگر دنیایی را غباری بیش نمیداند، غباری که با پراکندهشدنش، حقیقت به بهترین شکل رخ مینمایاند. خود را مانند ذرهای به دامن امام انداختند و با کانون حقیقت او متحد شدند، حقیقتی که آنان را به رایگان پذیرفت و در قرب خود جای داد.
جریان آب در زیر حرم حضرت عباس(س)
3- پنهانی از شهر بیرون میآمدند تا به صحنهای سهمگین در تاریخ پای گذارند. ایمان و خرد آنچنان در وجودشان در هم آمیخته بود که بهخوبی توانستند بفهمند چه کار بزرگی را در ذیل شخصیت امام میتوانند به عهده گیرند و در دشت کربلا، تاریخی به وسعت همهی حقیقت پدید آوردند.
4- انس بن حرث: از کسانی است که رسول خدا(ص)را دیده و از آن حضرت روایت کرده، از جمله میگوید: خودم از رسول خدا(ص)شنیدم - در حالیکه حسین(ع)در کنارش بود- اشاره به حضرت کرد و فرمود: «إِنَّ ابْنِی هَذَا یُقْتَلُ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ- فَمَنْ أَدْرَکَهُ مِنْکُمْ فَلْیَنْصُرْه»[1] این فرزندم به سرزمینی از زمینهای عراق کشته میشود، هر کس در آن موقع حضور داشته باشد واجب است که یاریاش کند.
برگرفته از «نگرشی به کربلا با چشم عقل و عاطفه » استاد طاهرزاده